نویسنده در بخش هایی از مقدمه این کتاب آورده است: «حقیقت شجاعت» که نام و عنوان این کتاب را به خود اختصاص داده، مفهوم و اصطلاحی است که ما آن را از دانشمندان بزرگ اسلامی، جناب ابن مسکویه (421-326 ه.ق) در کتاب «طهاره الاعراق» به عاریت گرفته ایم. البته اولین بار این اصطلاح را از زبان و قلم عالم بزرگوار و مفسر شریف کتاب مجید، حضرت آیت الله جناب جوادی آملی (دام عزه) در بحث های تفسیری ایشان در رادیو معارف (برنامه بر کرانه نور) و همچنین کتاب ارجمند تسنیم (تفسیر موضوعی، جلد دهم، ص143) شنیده و خوانده بودیم. «ابن مسکویه» در کتاب معروف «طهاره الاعراق» می گوید: «علی بن ابیطالب شجاع نبود، بلکه حقیقت شجاعت بود …» دیگر این که «حقیقت شجاعت» در دو جلد تقدیم حضور خوانندگان گرامی شده است که جلد اول آن، دوران 57 و 58 ساله زندگانی ضرت علی (ع) (از تولد تا 35 هجری) را در بر می گیرد؛ یعنی تا آغاز دوران خلافت و رهبری، که این خود نیز در دو بخش آمده است.
همان طور که از مقدمه بر می آید، این کتاب مشتمل بر دو بخش است: بخش اول، «همراه پیامبر (ص)» و بخش دوم «شجاعت سکوت» نام دارد. بخش اول از ماجرای تولد حضرت علی (ع) آغاز می شود و به ماجراهای زندگی ایشان، از جمله حضور ایشان در خانه پیامبر، ماجرای رسالت پیامبر، ایمان آوردن ایشان به عنوان اولین مرد در تاریخ، پشتیبانی ایشان از پیامبر، فداکاری ایشان برای پیامبر، ماجرای جنگ بدر، احد، احزاب و غیره می پردازد. نویسنده در بخش هایی از نقل ماجرای خیبر آورده است: علی (ع) به سوی دروازه خیبر یورش آورد و در میان شگفتی دوست و دشمن، در قلعه را به نیروی بازوی خود از جا کند و در حالی که یهودیان آن سوی دروازه از این حرکت خارق العاده علی (ع) حیرت زده و خیره مانده بودند، شیر پیروز خدا با یک دست شمشیر و با دست دیگر دروازه سنگین را به جای سپر به کار گرفته و به سربازان خیبری حمله برد.
بخش «شجاعت سکوت» درباره رویدادهای بعد از رحلت پیامبر و واکنش های عاقلانه و مدبرانه حضرت علی (ع) در آن شرایط است. در این بخش، اوضاع مسلمانان بعد از رحلت پیامبر تشریح شده و صبوری و خویشتنداری حضرت علی (ع) در آن اوضاع به تصویر کشیده شده است.
در فرازی از بخش «شجاعت سکوت» می خوانیم:
«… و علی (ع) راه خود را انتخاب کرد. راهی منتهی به هدف، هرچند سخت و شگفت. هدف حفظ میراث پیامبر (ص) بود و ساختن و هدایت امت. او باید کاری می کرد که هم امت باقی بماند و هم هدایت منتفی نشود. راهی که انتخاب آن و رفتن در آن، فقط و فقط از علی (ع) بر می آمد، با آن ایمان بی نظیرش و آن دانایی و شجاعت بی بدیلش. شجاعتی بزرگتر و فراتر از همه آن فداکاری های بی نظیر او در دوران پیامبر، سکوت و گذشت علی درباره حق خود، حقی که پیامبر به دستور خداوند برای او قائل شده بود و برای به دست آوردن آن هر چیزی و هر اقدامی توجیه شدنی و قابل قبول بود، شجاعت و فداکاری احتیاج دارد.»