فلسفه دانشی است انتزاعی که برای کاربردی شدن نیازمند واسطه است. فلسفه های مضاف چنین نقشی را ایفا می کنند. برای جاری ساختن اندیشه های فلسفی در اخلاق نیز نیازمند این واسطه ها هستیم. فلسفه اخلاق نقش واسطه را میان فلسفه و اخلاق ایفا می کند. در حوزه اندیشه اسلامی گفت و گو درباره فلسفه اخلاق سابقه ای طولانی دارد، اما این گفت و گوها بیشتر حول و حوش تقابل دیدگاه عدلیه (حسن و قبح ذاتی) و اشاعره (نظریه امر الهی) بوده است. اندیشه های جدید، به خصوص رویکردهای غیر واقع گرایانه ای که امروزه در غرب جریان دارد، در این سابقه، حضور چندانی ندارند. از این جهت بحث های فلسفه اخلاق تازگی زیادی دارد. کتاب حاضر کوشیده است با ارائه تعریفی از فلسفه اخلاق و روشن ساختن مسائل آن، تقابل رویکردهای مختلف فلسفی در این باب را آشکار ساخته و دیدگاه های جدید در حوزه اندیشه اسلامی را با دیدگاه های غربی به مقایسه بنشیند و از دل آنها رویکردی جدید در باب تبیین ارزش های اخلاقی استخراج کند.