«دژاوو» به معنای آشنایی پنداری است. به زبان ساده تر همان حس و حال آشنایی است که با دیدن کسی، چیزی، مکانی و یا اتفاقی آن را آشنا میپنداریم، گو اینکه آن را پیشتر در خواب یا رویا دیده ایم. اما در عالم داستانی دژاوو، مرزی بین واقعیت، رویا و یا اشتباه مغز نیست و مخاطب باید حدس بزند کدام رویداد واقعیت است، کدام خاطره و کدام پنداشت مغز.
«دژاوو» خرده داستان هایی است از موقعیت های عجیبی که مردمی عادی در آن گرفتار میشوند مخاطب در تالیف ذهنی اثر مشارکت دارد تا مانند کنار هم قراردادن قطعات یک پازل، شکل نهایی را بسازد و داستان اصلی را کشف کند.
بنابراین در کنار لذتِ احتمالی ناشی از خوانش خردهداستانها، همین کشف و بر ساختن داستان اصلی است که ممکن است برای مخاطب لذت بخش باشد.