این کتاب با مخاطب قرار دادن جوانان و دانشگاهیان، بر چند محور تأکید میکند:
ـ اشاره به گذشته فرهنگی پربار ایران، بیرون از گزافه و برتریجویی.
ـ مهرورزی با نقشهای بیمانند شاهکارهای ادبی، بدون غرق شدن در حواشی و قصههای عاطفی و دستورهای قشری سنتی.
ـ جستجوی رهنمودهایی برای شناسایی ژرفتر جهان غرب، به دور از خیالبافی و سادهاندیشی و بدبینی.
از آنجا که نویسنده در علوم ریاضی و انفورماتیک صاحب آوازه جهانی است و در عین حال با عرفان و ادب فارسی پیوندی ناگسستنی دارد، کوشیده در این کتاب دنیای علم و فناوری را آن چنان که در ازای بیش از دو سوم قرن بیستم دیده و آزموده، به خوانندگان نشان دهد.
برگ بیبرگی در پنج دفتر و بیست و سه بخش تنظیم و تدوین شده است: سفر به آمریکا، مقالات ادبی ـ فرهنگی، علم و عرفان، سخنرانیها، و در آستان حافظ.
از مطالب کتاب حاضر میتوان به این عنوانها اشاره کرد: گشایش دانشگاه تهران و جو آن زمان، پژوهشگر شرقی در غربت غرب، چرا شاهنامه را دوست میدارم، در مناظره اصحاب علم و دین، حافظ و تفکر ریاضی، سخنرانی در انجمن علمی ایرانیان آمریکای شمالی.
این کتاب از سویی نمایانگر میهندوستی نویسنده است و از سویی بیانگر تلاش ادبی و فرهنگی او، ضمن انجام کارهای علمی و فنی. به گفته دکتر اسلامی ندوشن: پروفسور رضا گرچه سرنوشت او را به جانب علم خاص راند، همواره مانند آفتابگردان، رویش به جانب ادب و فرهنگ ایران است.