اسب های کور
اسب های کور
۹۰٬۰۰۰
تومان
5 ٪
۸۵٬۵۰۰
تومان
افزودن به سبد خرید

اسب های کور

دسته بندی: امام حسین و عاشورا

ناشر: رود آبی

نویسنده: مجید ملامحمدی

ویراستار: رامین باباگل زاده

سال نشر: 1402

تعداد صفحات: 256

فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

ماجرای کتاب به جمعی ده نفره که از جانیان بدنام کوفه به شمار می آیند و به قصد جنگ با امام حسین(ع) و بدست آوردن غنایم و گرفتن جایزه، به کربلا می آیند، آغاز می شود.

این ده نفر که پس از جنگ، نعل های اسب ها را به قیمتی گزاف فروخته اند، در جاهای مختلف کوفه، در اضطراب و ترس زندگی می کنند؛ اما از کرده خود پشیمان نیستند. آنان در طمع جایزه به نزد عبیدالله بن زیاد می روند؛ اما سرافکنده باز می گردند. فصل اول رمان از بی محلیِ ابن زیاد به آن ها شروع می شود.

اُسَید بن مالک حَضرَمی راوی این رمان است که همراه آن نُه نفر دیگر، در صحنه های متفاوت و هیجانیِ کتاب حضور دارد و گوشه هایی از واقعه بزرگ کربلا را برای خوانندگان بازگو می کند.

گزیده کتاب

تا به حال شنیده بودی نعل اسب برای کسی ‌ارزش‌مند و متبرک شود؟ توی فکر فرورفتم. بعد از مکثی طولانی گفتم: «وقتی مردمانی برای تبرک به خاک کف پای خلیفه بوسه می‌زنند، یا بر عصا و نعلین و انگشتر امیر دارالاماره دست می‌کشند، نعل که جای خود دارد؛ آن هم نعل‌هایی که در کربلا باعث شهرت سواران شجاع خود شدند....» هر دو دوباره بلند بلند خندیدیم. من وسط خنده، جفت شانه‌های سالم را گرفتم و گفتم: «ده اسب یعنی هر اسبی چهار نعل. به عبارتی می‌شود چهل تا نعل. حالا حساب کن چند کیسه طلا باید بابت آن نعل‌ها بگیریم!» سالم به دماغ خود چین انداخت و غرق در شوق گفت: «البته ما به غیر آن تاجران مصری، چند مشتری دیگر هم جور کرده‌ایم. این مردم را چه دیده‌ای؟! شاید می‌خواهند نعل‌پرست بشوند!» ادامه خنده‌ام را خوردم و گفتم: «اگر امیر عبیدالله بفهمد چه؟ خشمگین نمی‌شود؟»

اطلاعات کتاب

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام