این کتاب در شش فصل تهیه و تدوین شده است: فصل اول به بحث پیرامون تلاش تأثیرگذار هانس کلسن برای ارائه یک نظریه حقوقی « ناب» و دلایل ناکامی آن می پردازد. در فصل دوم، بخشی از نقش اصلی هارت در فلسفه حقوق ارائه میشود. تحلیل ماهیت اساساً اقتدارآمیز قانون و تلاش برای آشتی آن با برداشت هارت از قانون که آن را مبتنی بر قواعد اجتماعی می داند، موضوع فصل سوم را تشکیل میدهد. فصل چهارم به بررسی روایتهای معاصر دیدگاه «ناتفکیکی اساسی» درباره ماهیت حقوق، و فصل بعدی به مطالعه گونه «روششناختیِ» دیدگاه ناتفکیکی اختصاص دارد و فصل آخر بر نقش زبان و تفسیر در فهم محتوای قانون متمرکز می شود.
گزیده کتاب
موضوع مورد توجه فیلسوفان حقوق این است که محتوای قانون در عین حال توصیفی و تجویزی است و بر پایه این دوگانگی محتواست که فلسفه حقوق شکل میگیرد. قانون تجویزی است و مدعی تأثیرگذاری بر رفتار مردم و اصلاح آن و بدینلحاظ نوعاً فعل اراده است. در صورت تلفیق این دو گونه نگرش، به موضوعی میرسیم که اساساً فیلسوفان حقوق را به خود مشغول ساخته که مبنای «قانون» چیست؟ و ماهیت این «باید» که قانون قصد دارد بر اتباع خود تحمیل نماید، کدام است؟ چگونه میتوان تکلیف «قانونی» را از تکلیف «اخلاقی» متمایز ساخت؟