موضوع کتاب حاضر، از نوع داستان های تخیلی است که برای گروه سنی «ب» به نگارش در آمده است.
گزیده کتاب
خانم جان سرش را چسباند به گوش حسنی و گفت: «گل پیازم... تنبل و نازم... بلند شو تا خانم جان عصبانی نشود!» حسنی گفت: «چشم.» و به زحمت از جا بلند شد. شال و کلاه کرد و به طرف نانوایی راه افتاد. توی راه برای خودش آواز می خواند و چه چه می زد؛ ولی یک دفعه ساکت شد و به زمین نگاه کرد. دم خیلی بلندی روی زمین افتاده بود. حسنی تعجب کرد. همان طور که به دم زل زده بود، جلو رفت و جلو رفت. اما...