این کتاب درباره کودکی به نام زانلی است که نمیتواند اعداد درون دنیا را ببیند.
او میرود تا با خواهرش گوگو حرف بزند که هشت ساله است و همه چیز را میداند. گوگو به او میگوید که اگر به هرچیزی درست نگاه کنی، میتوانی عددی در آن ببینی. در نهایت گوگو به زانلی یک عینک جادویی میدهد و از او میخواهد که برود و درون دنیا دنبال اعداد بگردد.