کتاب مذکور، در حقیقت از روزنوشتهای شهید مرتضی قربانزاده است.
حکایت سربازی است که دوران خدمت سربازیاش مقارن با جنگ تحمیلی میشود. او که تمام تلاشش در ابتدا به اتمام رساندن این دوسال خدمت و بازگشت به شهر و خانوادهاش است، در خلال پیشآمدهای مختلف، حس میهنپرستیاش بیدار میشود و برای دفاع از انسانیت و مرزهای کشورش جانانه به صحنه نبرد میرود....
گزیده کتاب
...منتظرم چندماه خدمت رو تموم کنم و برم سراغ زندگیم. سراغ کار و خانواده وتشکیل زندگی.
حقیقتش نمیدونم بابا چیکار کرد؟!!کسی رو پیدا کرد تا بتونه منو بیاره نزدیکتر یا نه؟!