«عرفان» بهگونه خاصی از علم و آگاهی اطلاق میشود که از راه حس یا عقل و نقل حاصل نمیشود؛ بلکه از راه قلب، یعنی شهود باطنی غیر اکتناهی خداوند حاصل میشود. کسیکه مشاهده عرفانی برایش حاصل میگردد، اگر بخواهد مشهودات خویش را برای دیگران توصیف کند، چارهای ندارد جز اینکه دریافتهای خود را در قالب الفاظ و مفاهیم درآورد تا برای دیگران قابل فهم باشد. مجموعه نقلها و گزارههای حاکی از شهود عارفان که گاهی با استدلالها و تحلیلات عقلی توأم شده، بهمرور دانشی خاص با عنوان «عرفان نظری» را تولید نموده است. در این دانش، بسان فلسفه الهی، به تفسیر هستی پرداخته میشود و در آن درباره خدا و جهان و انسان بحث میشود اما برخلاف فلسفه که در استدلالهای خود تنها به مبادی و اصول عقلی تکیه میکند، عرفان نظری مبادی و اصولِ کشفی را مایه استدلال قرار میدهد و آنگاه آنها را با زبان عقل توضیح میدهد.