سرزمینهای شمال افریقا، که در جغرافیای تاریخی مسلمانان به مغرب و در دوران اخیر به مغرب اسلامی یا مغرب عربی مشهورند، سرزمینهای پهناوریاند که واحدهای جغرافیایی متعدد و کانونهای انسانی متنوعی را شامل میشوند؛ ورود مسلمانان به این منطقه از قرن اول هجری و امواج مهاجرتهای گسترده اقوام شرقی و امتزاج آنها با اقوام بومی، ظرفیتهای این منطقه را توسعه داد و تقویت کرد، به گونهای که در قرون نخستین هجری این منطقه کانون شکلگیری قدرتهای مهمی همچون ادریسیان، اغالبه و فاطمیان شد. در دوره میانه نیز با ظهور امپراتوریهای بربر یا اَمازیغ، تجربه متفاوتی از الگوی حکمرانی دینمدارانه از سوی مرابطون، موحدون، بنوحَفص و بنیمرین نمایش داده شد. حضور مستمر سیاسی، نظامی و مبادلات فرهنگی و اقتصادی این حکومتها با سرزمینهای شمال مدیترانه همچون شبهجزیره ایبری، ایتالیا، جمهوریهای ونیز و جِنُوا، و فرانسه از یکسو و راههای جنوبی ـ شمالی آن به سرزمینهای افریقای سیاه همچون غانا، سُنگای، کانِم و بورنو از سوی دیگر تجربه جدیدی از نقشآفرینی فرامنطقهای سرزمین مغرب در این دوره بوده است و شکلگیری کانونهای تمدنی و شهرهای مهمی همچون طرابلس، تونس، قَیروان، مَهدیه، تاهَرت، وُهران، تِلِمسان، فاس، سِبته، طَنجه، سَلا، سوسِه، و مراکش را رقم زده که هریک خدمات مهمی را به تمدن اسلامی و بلکه بشری عرضه کرده است