به تعبیر نویسنده، «معنا» از کانونیترین و فراگیرترین مفاهیمی است که آدمی در اختیار دارد، به طوری که گزافه نیست «جهان انسانی» را با «جهان معنا» معادل بگیریم. افزون بر این، بحث از معنا و حامل اصلیاش، یعنی «زبان»، یکی از مهمترین مسائلی است که در کانون توجه فلاسفه قرار داشته است: از بحثهای کلاسیک افلاطون تا «فلسفۀ زبانِ» سدۀ بیستم. در امتداد این سنت، دیوید کوپر در کتاب معنا میکوشد با عزیمت از بحثهای تخصصی-تحلیلی درباب «معنای زبانی» -معنایی که با کلمات، جملات و اظهارات زبانی همبسته است - شرحی عامتر از این مقولۀ بنیادین ارائه دهد و نشان دهد چگونه میتوان از «معنا»ی آثار هنری، آیینها و مناسک، کنشهای اجتماعی، ژستهای بدنی و درنهایت «هدف یا غایت زندگی» سخن گفت.
کوپر، برخلاف بسیاری از آثار معاصر در باب فلسفه معنا و زبان، دغدغه طراحی «نظریهای» در باب معنا را ندارد، بلکه میکوشد «معنای معنا» را از طریق کندوکاو در بُرد گستردۀ «معنا» و نقشهای گوناگون آن در زندگی روشن سازد. بدین ترتیب، نویسنده، با خارج کردن مسأله معنا از بحثهای فنیِ فلسفۀ زبان، بصیرتهای تازهای راجع به «دلالت»، «کارکرد» و «جایگاه» آن به ما انتقال دهد که نه فقط مورد علاقۀ فلاسفۀ زبان است، بلکه همچنین میتواند برای همۀ دانشجویان و خوانندگانی که به وجهی از وجوه درگیرِ مسئلۀ «معنا» هستند مفید واقع گردد.