متون متواتر دینی، مستقیم و غیر مستقیم بر علم همة موجودات دلالت دارد، و از سوی دیگر، اعتقاد به تجرد علم و عالم یکی از آرای مشهور در فلسفة اسلامی است که فیلسوفان بزرگی چون صدرالمتألهین و علامه طباطبایی بر این مسئله تصریح کردهاند.
نویسنده کتاب معتقد است نهتنها اعتقاد به تجرد علم و عالم مبتنی بر براهین تام فلسفی نیست، بلکه اساساً ملاکهایی که تاکنون در فلسفه اسلامی برای تقسیم ممکنات به مجرد و مادی ارائه شده است صحیح نیست و نمیتواند تعریف جامع و مانعی از موجوداتی که در فلسفه مجرد نامیده میشوند ارائه دهد. از این رو، وی کوشیده است ابتدا این ملاکها را بررسی کند، و سپس به بررسی و نقد دلایل تجرد علم بپردازد؛ و در نهایت آیات و روایاتی را که بر علم همة موجودات دلالت دارد مرور کند و تصریحات دانشمندان بر علم همه موجودات را یادآور شود. بر این اساس عناوین مهمترین فصلهای کتاب به شرح زیر است: