70,000
تومان
10 ٪
63,000
تومان
افزودن به سبد خرید

برف و آفتاب: خاطرات افسر اطلاعاتی از حکومت نظامی شاه تا چهار زیر کرمانشاه

دسته بندی: خاطرات، زندگینامه و سفرنامه

ناشر: شهید کاظمی

نویسنده: محمدرضا یوسفی

سال نشر: 1400

تعداد صفحات: 240

3
فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

کتاب برف و آفتاب روایتی خواندنی است به قلم آقای محمد رضا یوسفی که به خاطراتی از حکومت نظامی سال 57 در ایران پرداخته شده است تا چوانان بدانند انقلاب مقدس اسلامی به رهبری امام راحل به صورت علنی از کجا شروع شد و نحوه و احرای حکومت نظامی چه کمکی به انقلاب کرده است.

راوی و نویسنده این اثر ارزشمند در مقدمه کتاب می‌گوید: بیش از سی سال که از آخرین روز‌های یکی از طولانی‌ترین جنگ‌های معاصر گذشته است، من به‌عنوان فردی نظامی که از ساعت‌های اول جنگ از ابتدا تا انتها در گوشه‌وکنار بعضی از عملیات‌ها افتخار حضور داشتم، بر آن شدم به‌شرط توفیق الهی، مشاهدات، اطلاعات و خاطرات خود را به علاقه‌مندان تاریخ کشور عزیزم تقدیم کنم. همان‌گونه که امروز تاریخ گذشته‌های دور و نزدیک مردمان وطن قضاوت می‌شود، آیندگان درمورد عملکرد دیروز و امروز ما به قضاوت می‌پردازند که در زمان بحران و جنگی ناخواسته چه کرده‌ایم و چه باید می‌کردیم.
اگر میلیون‌ها جوان باغیرت، هنگامی که بخشی از کشور اشغال شد، جان خود را خالصانه فدای اسلام و انقلاب و استقلال و تمامیت ارضی میهن اسلامی‌کردند و تن به شهادت، جانبازی، اسارت، مفقودالاثری و مفقودالجسدی دادند، باید در تاریخ ثبت و ضبط شود. تاریخ به خود دید چه بسا مردانی که توان کمک و حمایت از سربازان وطن خویش را داشتند؛ اما بی‌غیرتی و بی‌مسئولیتی پیشه کردند و به تن‌پروری و روشن‌فکرمآبی و غرب‌وشرق‌زدگی و بهانه‌های شیطانی پرداختند و نه‌تن‌ها کمکی نکردند، که یار پنجم دشمن شدند و حتی از اعزام فرزندان خود به سربازی ممانعت کردند.
این نوشته بازگو خواهد کرد هنگامی که ارتش بعث هم‌میهنان عزیز مرزنشین ما را آواره و به ناموس مملکت، که همانا مرز‌های ایرانی‌اسلامی بود، تجاوز کرد، عده‌ای به‌خاطر کسب قدرت، نامردانه دست به ترور و خون‌ریزی و گرفتن جان پاک‌ترین انسان‌ها زدند و بر طبل باطل خود کوبیدند.

گزیده کتاب

یکی دو مرتبه سرباز عراقی را دیدم و دو باره گم کردم. بلاخره او را دیدم. سپس سلاح خود را آماده کردم باید چند سانتی‌متری، خود را از زمین بلند می‌کردم که او را در دوربین سلاح ببینم. سرباز اصفهانی هم در پیدا کردن تیرانداز دشمن به من کمک می‌کرد و بی‌سیم را نیز جواب می‌داد. لحظه‌ای به طور کامل او را در دوربین دیدم.

اطلاعات کتاب

  • زبان کتاب: فارسی
  • سال نشر: 1400
  • چاپ جاری: 1
  • شمارگان: 1000
  • نوع جلد: جلد نرم
  • قطع: رقعی
  • تعداد صفحات: 240
  • ناشر: شهید کاظمی
  • نویسنده: محمدرضا یوسفی

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام