سدۀ اخیر شاهد مطالعاتی در حجاب است که با خوانشی نو از آیات و روایات، تصویر متفاوتی از حجاب اسلامی ارائه مینماید.
این خوانشهای نو با اختلافات درونفقهی متفاوت است. حجاب برای فقیهی که نظری خلاف مشهور میدهد، مسئلهای دینی است. هدف او فهم صحیح مراد شارع است تا مقدمهای برای امتثال صحیح شریعت باشد. در مقابل، مسئلۀ حجاب برای این نواندیشان خاستگاه اجتماعی دارد؛ چون حجاب امری دینی تصور میشود بدحجابی در جامعۀ اسلامی معضل میگردد؛ زنان بدحجاب از دینداری خود ناخرسندند و شکایت از این نمادِ هویت دینی به هجران از دینداری میانجامد؛ در این دیدگاه اگر تفسیرهای نو از حجاب بتواند بار دینی آن را بکاهد، بدحجابی معضل نخواهد بود و مانند سایر امور اجتماعی به دگرگونی طبیعی خود ادامه میدهد.
مجموعۀ حجابپژوهی در نقد تفسیرهایی ازایندست نگاشته شده است.