داستان این کتاب قصه پنج شخصیت به اسمهای ویزویزی، خالقرمزی، جیرجیری، شکمو و گامبالو است که در اول زمستان با هم قرار گذاشتند اولین روز بهار همدیگر را در کنار بلندترین درخت جنگل ببینند و اولین صبحانه بهاری را با هم بخورند.اما شکمو و گامبالو دیر کردهاند.آنها پتوهایی را که دور خودشان پیچیده بودند هنوز پاره نکردهاند آخر آنها کرم ابریشمهایی بودند که قرار بود در بهار پروانه شوند.