زندگی نامه ها فراوانند. چه از درگذشتگان و چه از آدم های حی و حاضر. باید دیری زیست و سالیان زیادی را گذراند تا تجربه های گونه گون به قدری برسند که کتابی را بسنده کند. دوم شخص مفرد اما خلاف این قاعده است؛ روایتی از زندگی محمدسعید جباری است؛ جوانی که تنها سی و یک سال زیست و به سبب شکل زیستنش و کاری که به عهده داشت، از خود نقلی به جا گذاشت که درخور یک زندگی نامه به یادماندنی است. محمدسعید جباری را مجاهد عرصه فرهنگ و رسانه خوانده اند؛ لقبی که چرایی آن را باید در این کتاب خواند و دلیل آن را دانست.
دوم شخص مفرد، روایت یک نسل سومی اهل رسانه است؛ یک نسل سومی فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف که به آینده ایمان دارد، مسئولیت می پذیرد و درست در جایی قرار می گیرد که به لزوم بودنش در آن جایگاه ایمان دارد و آن جایگاه را با شیوه ی تلاش و جدیت و اعتقادی که دارد، رفعت می بخشد.
دوم شخص مفرد در شکل روایتش به سمت یک مستند پیش می رود. نه یک مستند روایی صرف، بلکه به سبک و سیاق مستندی که مدام ما را یادآور می شود، نقلی که می خوانیم، نقل یک راوی مستندی جنجالی نیز هست؛ مستندی با نام شب نامه که در زمان نمایشش بحث هایی را برانگیخت و بازخوردهای مختلفی داشت و مورد استقبال قرار گرفت و هنوز هم بیننده دارد و تماشایی است.
محمدسعید جباری در این کتاب در مقام دوم مشخص مفرد ظاهر می شود و مورد خطاب قرار می گیرد؛ طوری که وجود دارد و می توان با او سخن گفت. و همه ما می دانیم؛کسی که در یک روایت مورد خطاب قرار بگیرد، هنوز حاضر است و در میان ماست.