دست اندرکاران فلسفه کودکان باید بتوانند از کتابهای تصویری، فیلمها و انیمیشنها برای تشویق فلسفی در میان کودکان کم سن و سال استفاده کنند؛ این کودکان کاملاً قادر خواهند بود در تفکر عمیق، گفتوگو و کاوشهایی از این نوع شرکت کنند.
گروهی افراد فلسفه را مجموعهای از آراء و عقاید فیلسوفان درباره موضوعات فلسفی میدانند و گروهی دیگر فلسفه را عبارت از عمل فلسفی و فیلسوف را کسی به حساب میآورند که به طور فلسفی اندیشه میکند. سقراط به منزله آغازگر فلسفه به معنای حقیقی، فلسفه را برابر فلسفیدن میدانست منظورش از فلسفیدن همان درست اندیشیدن است، از نظر وی فلسفه با ذات اندیشیدن سروکار دارد. کانت نیز بر آن است که کار فلسفه آموختن اندیشه است نه آموختن اندیشهها. (نقیبزاده، 1374). صاحب نظران تربیتی با انجام دادن تحقیقات و پژوهشهایی که از چهل سال پیش شروع شده بود به این نتیجه رسیدند که دوران بزرگسالی برای پرورش و تقویت استدلال افراد بسیار دیر است و باید چنین کاری از دوران کودکی شروع شود(lipman et al.1980)
بدین گونه شد که برنامه جدید فلسفه برای کودکان در سطح جهان طراحی شد که براساس این برنامه آموزش فلسفه وارد دبستانها و مدارس شود در این راستا گامهایی برداشته و آموزشهای فلسفی به کودکان داده شد که طی برآوردها این طرح در بسیاری از کشورهای دنیا پاسخ داد، در ایران نیز نظام آموزشی تلاشهایی را آغاز کرده و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز همانطور که پیشتر در گزارشی منتشر شد، اقداماتی تحت عنوان گروه فلسفه برای کودکان (فبک) صورت داده است.
فیشر معتقد است که فلسفه برای کودکان روش موفقی در آموزش تفکر است فلسفه برای کودکان چند عنصر اساسی دارد که عبارتاند از «حلقه کندوکاو»، «کتابهای درسی داستانی» و «معلمان تغییر نقش داده».
در این گزارش تلاش داریم تا عنصر دوم از این عناصر فیشر یا همان کتابهای درسی را مدنظر قرار دهیم و با استفاده از نظر اساتید و صاحبنظران این حوزه به این سوال که آیا نیاز است در حوزه تفکرورزی کودکان در مدارس منابع درسی آموزشی مورد تغییر قرار گیرد یا اینکه منابعی افزون بر کتابهای درسی به سیستم آموزشی اضافه شود را مورد توجه و بررسی قرار دهیم.
مشروح این گزارش را در ادامه میخوانیم:
*اشراف به علوم نیازمند فکر فلسفی است
مهری پریرخ عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی در پژوهشی بیان کرد که مهارتهای فکر فلسفی باید از کودکی آموزش داده شود و کتابهای داستان به منزله مجموعهای غنی از تجربهها و دانش و ابزار مناسبی برای چنین آموزشی شناخته شدهاند ولی بیشتر والدین و مسئولان آموزشی و پرورشی کودکان با عناصر فلسفی در داستانها و داستانهای مناسب برای آموزش تفکر فلسفی آشنا نیستند. کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه ایران و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با دیدگاه مثبتی که نسبت به فلسفه و مخصوصاً اهمیت توجه به بحث فلسفه کودکان دارد، میگوید: «اگر تأمل و اشراف به علوم نداشته باشیم به مسائل دیگر زندگی نیز اشرافی نخواهیم داشت و این دیدگاه همه جانبه با فکر فلسفی و اندیشهای ایجاد میشود بنابراین ضرورت پرداختن به این حوزه از دوران کودکی احساس میشود اما نکته اینجاست که این عمقبخشی باید در تمام علوم از جمله فیزیک، طبیعیات، روانشناسی، تاریخ، زیست شناسی و ... منعکس شود اگر مطالعاتمان عمق نداشته باشد آنچه حاصل میشود مشخص نیست و تنها شاید یک مشاجره بر سر کلمات شود.»
*متن آموزشی برای دانشآموزان یا معلمان؟
از نظر ابن سینا «تفکر همان حرکت کردن ذهن از سوی معلومات و اطلاعات خود به سوی مجهولات به منظور کشف و دستیابی به آنهاست». تفکر قوهای است که به انسان قدرت میدهد در مسائل فکر کند و با این تفکر حقایق را تا حدودی که برایش مقدور است کشف کند (مطهری، 1387). یحیی قائدی، مدیر گروه فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی درباره تغییر متون آموزشی و افزودن منابع جدید به سیستم آموزش کودکان و نوجوان اعتقاد دارد که هر دو این رویکردها مثمرثمر خواهد بود و مطلوب است.
وی میگوید: از یک سو میتوان تمام کتابهای درسی را به شیوهای تغییر داد که از ریاضی تا علوم و بینش اسلامی همه نحوه صحیح تفکر ورزیدن را به دانشآموزان آموزش دهند درصورتی که چنین امکانی نظیر اکنون در سیستم آموزشی فراهم نباشد در هر مقطع میتوان چند کتاب داشت که همین کار را انجام دهد بنابراین در شرایط فعلی بهتر این است که چند متن آموزشی خاص فراهم شود اما نکته مهم این است که بدانیم خیلی محتوای آموزشی برای دانشآموزان مثمرثمر نیست باید منابعی برای راهنمای معلم داشته باشیم و این آمادگی نحوه تدریس و محتوای مناسب را به معلمان ارائه دهیم تا معلمان از طریق خلاقیت ورزی در کلاسها منابعشان را از هر جا که میخواهند انتخاب کنند.
قائدی معتقد است که اکنون در زمینه دورههای آموزشی برای معلمها کار خاصی صورت نگرفته اگر هم کاری شده افراد داوطلبانه میان برخی معلمان این دورهها را برگزار کردهاند، وی یادآور میشود: بنابراین کار رسمی در آموزش و پرورش صورت نگرفته است و تنها در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یک حرکتهایی برای برخی پایهها و راهنماها شده البته در زمینه منابع محتوایی مکتوب هنوز اثری به چاپ نرسیده است.
*آسیبشناسی کتب موجود فلسفه برای کودک در سیستم آموزشی/منابع موجود فلسفه کودک تنها یک کتابسازی است
دست اندرکاران فلسفه برای کودکان باید بتوانند از کتابهای تصویری و انیمیشنهای ویدئویی برای تشویق بحث فلسفی در میان کودکان کم سن و سال استفاده کنند این کودکان کاملاً قادر خواهند بود در تفکر عمیق، گفتوگو و کاوشهایی از این نوع شرکت کنند (تفکروکودک،سال سوم، شماره اول). سعید ناجی عضو هیأت علمی گروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره آسیبهای موجود در کتبی که به اصطلاح با نام فلسفی در نظام آموزشی ایران در برخی پایهها طراحی شده میگوید: «اگر بخواهیم نظیر این کتابهایی «تفکر و سبک زندگی» و «تفکر و پژوهش» کار بکنیم هیچ زمینه تفکرورزی برای بچههایمان فراهم نمیشود در این کتابها تنها نام تفکر برده شده اما روال، روال کتابهای گذشته است اگر این آثار به خوبی مطالعه کنیم درمییابیم که تنها نام تفکر را نظیر یک شیر بی یال و دم دنبال میکند و در واقع نوعی کتابسازی است.»
وی با اشاره به وجود دو رویکرد در زمینه تهیه محتوای آموزشی این حوزه توضیح میدهد که هر دو این رویکردها هم در کشورهای مختلف جواب داده است به این معنا که هم میتوان برای فوق برنامه به صورت تک کتابی در زمینه فلسفی کودکان کار کرد هم تمام کتابها را با این رویکرد منتشر کرد و فلاسفه تعلیم و تربیت درباره هر دو اینها بحث دارند چرا که برخی اعتقاد دارند تمام کتابها تغییر کند که البته این نباید به معنا جوگیر شدن و بهم زدن کل سیستم محتوایی آموزشی تمام شود.
*منابع محتوایی باید به فکرزایی بیانجامد
ناجی اندیشه ورزی را یک راه و روش و مهارت میداند و معتقد است که با یکی دو ماه کار کردن عجلهای در این حوزه نمیتوان نتیجه دلخواه را بدست آورد. وی میگوید: «وقتی نویسنده این کتاب خود بیش از چند ماه برای تدوین اثر وقت نگذاشته چطور میتوان انتظار داشت که منابع بدرد دانشآموزان و کودکان و نوجوانان بخورد؟ این فرآیندی است که علاوه بر محتوای مناسب نیاز به معلم با مهارت صحیح اندیشه ورزی نیز دارد، نباید انتظار داشته باشیم تفکر منطقی و فلسفی توسط معلمی که هیچ تخصصی دراین زمینه ندارد،ارائه شود. با این حال باید گفت که در این زمینه مبانی با دید مثبتی و به تدریج درحال تدوین است اما باید این را درنظر داشت که منابعی که اکنون در نظام آموزشی تحت عنوان این چند کتاب تدریس میشود، بسیار عجلهای و فاقد محتوا و اثرگذاری لازم است و این مشکلی است که در زمینه تولید محتوا داریم باید کتابی تولید کنیم که فکرزایی کند نه منابعی که تنها یک سری کلیات را که خود معلم هم از آن سردرنمیآورد ارائه دهد و هیچ ربطی به تفکر ندارد حتی براساس حروف الفبا هم کار نشده است تنها یک گلولههایی است که پرتاب شده و درودیوار را رنگی میکند.»
*در ابتدای مسیر تفکرورزی در نظام آموزشی هستیم
اگر بخواهیم یک پیشینهای از فلسفه برای کودکان ارائه دهیم باید بگوییم که این برنامه ابتدا در آمریکا به اجرا درآمد و سپس به کشورهای دیگر جهان از جمله ایران راه پیدا کرد با ورود این برنامه به حیطه نظامهای تربیت، مبانی فکری و فلسفی این برنامه همراه با محتوای داستانهای فکری که انعکاس دهنده مبانی فلسفی مخصوص به این برنامه هستند، تأثیرات فکری مخصوص به خود را بر مخاطبان برنامه به جای میگذارد. روش برنامه فلسفه برای کودکان عبارت است از گفتوگوی فلسفی کودکان به شیوه دیالکتیک نقادی. بنابراین آیا اینجا محتوای آموزشی مهم میشود؟
غلامحسین خدری، رییس گروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میگوید: فلسفه برای کودک برخلاف چیزی که به ذهن متبادر میشود که آموزش فلسفه است با متون فلسفی چه غربی و چه اسلامی یک توانمندی ذهنی کودک و نوجوان برای خلاق شدن به جای منفعل شدن و ذهن حافظه محوری است. بنابراین نظام آموزشی در یک برآیند کلی بیشتر باید به تربیت ذهن خلاق و تامل مدار به جای ذهن حافظه محور تمرکز کند و این یک گستره وسیع و عمیقی است و ما در ابتدای این راه قرار داریم در دنیا هم البته یک دو سه دههای است که ایجاد شده اما ما گامهای اولیه را در حروف و نگارش برخی کتب و برگزاری برخی دورهها در نظام برای معلمان که عمیقترین و گستردهترین مخاطبین هستند، برداشتهایم.
* جای خالی اتاق فکر فلسفی
وی میگوید که سال گذشته در روز جهانی کودک، نظام آموزشی در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت و این اتفاق امسال هم افتاد و نقاط قوت و ضعف مورد کند و کاوش قرار گرفت اما با این وجود هنوز با وضعیت مطلوب خیلی فاصله داریم، پژوهشگاه علوم انسانی هم چند سالی است که در این حوزه فعال شده و به تدوین متون، برگزاری کارگاه و نشستهای علمی و نشستهای مشتمل بر حلقههای کندوکاو میپردازند بنابراین به نظر میرسد که پژوهشگاه علوم انسانی این صلاحیت را که به لحاظ علمی مجری طرح باشد دارد اما این کار نیاز به ارتباط با آموزش و پرورش و تشکیل یک اتاق فکر برای جهت دهی و عمق بخشی به مباحث دارد و این اکنون جایش خالی است فکر میکنم کاری که اکنون انجام شده خیلی کم و سطحی است و در نهایت ما در ابتدای راه هستیم نیاز به بحث و گفتوگوی بیشتری داریم باید خلاء ارتباط مراکز پژوهشی با آموزش و پرورش رفع شود.
خدری یکی از گامهایی که اکنون از سوی پژوهشگاه علوم انسانی برداشته شده را تدوین درسنامهای برای تربیت مربیان در حوزه فبک به شمار آورد و گفت: این درسنامه شامل کندوکاو روانشناسی، تعلیم و تربیتی و منطقی برای تربیت معلمان است.
*روند اندیشه ورزی کودکان را با فعالیتهای مصنوعی دچار اختلال نکنیم
در نهایت نکته اینجاست برخی صاحبنظران عرصه فلسفه نیز به فعالیت در زمینه فلسفه کودکان و تدوین منابع و کار علمی بسیار جدی نقد دارند برای نمونه محمدرضا ریختهگران، عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران میگوید: اینکه کودکان را به سمت اندیشه ورزی سوق دهیم یک نکته است و اینکه به سمت فلسفه گرایش پیدا کنند، نکته دیگری است. صحیح این است که بچهها باید فکور باشند و این بیشتر به رفتار ما باز میگردد و الگوهای عملی تا منابع آموزشی بنابراین یک قدری هم شاید ما زیادی دست کاری و کار را خراب میکنیم و کودکان را از فضای آزاد، غذای مناسب، نور کافی در فضای آموزشی و اینها محروم میکنیم بنابراین اگر زیادی دست کاری نکنیم خود به خود این گرایش به سمت تعقل بدون اضطراب و بی قراری میرود.
وی میگوید که نقش معلم، پدر و مادر حتی همسایهها و همه کسانی با کودک و نوجوان در ارتباطند چون صدا و سیما در نحوه تفکر کودک ورزی کودک مهمتر است تا اینکه به زور او را به خواندن یک سری مباحث وادار کنیم کودکان خود اندیشه ورز هستند سؤال میپرسند حتی تا زمانی که پاسخشان را نگیرند دست بردار نیستند این فرآیند را با برنامههای فلسفی خراب نکنیم البته ناگفته نماند که داستانها، اشعار و تمثیلها و آموزش آن به کودکان در این راستا بسیار تأثیرگذار است.
منبع: خبرگزاری فارس