علامه محمدتقی جعفری تبریزی، در اول مرداد ماه سال 1304 ه.ش در محله شتربان تبریز در خانوادهای متدین و مخلص ، اما به لحاظ اقتصادی در سطح پایین، به دنیا آمد. پدر وی مرحوم کریم جعفری، مردی متدین و راستگو بود؛ به نحوی که از سن بلوغ به بعد حتی یکبار هم کسی از ایشان سخن دروغی نشنید. وی کار را جوهر زندگی و امری مقدس میدانست؛ به طوری که بدون وضو دست به خمیر و نان نمیزد و با این که بیسواد بود، روحی بس بزرگ داشت.
آقامیرزا هادی حائری در مورد وی خطاب به استاد فرمودند: راهی را که ما با مشقت، آن هم با هفتاد سال علم و حکمت طی کردیم، پدر تو در خونش بود.
مادر محمدتقی، فرزند میر ربیع حکیم، از سادات علوی و خاندانی بزرگ و محترم در تبریز بود که از نعمت سواد هم بیبهره نبود. او اولین استاد فرزندش میشود و قرآن را در سنین قبل از مدرسه به پسرش میآموزد.
*عشق به تحصیل
محمدتقی پس از اتمام دوران دبیرستان، به علت فقر مالی ناگزیر شد مدرسه را رها کند و برای حل مشکلات معیشتی، مشغول کار شود. وی که از عدم امکان ادامه تحصیل سخت آزردهدل شده بود، شبی در خواب شعری را به عربی خواند که معنایش این بود « دست روزگار بریده باد که چنین حوادثی را برایم پیش آورد که نتوانستم به مقصود و هدفم در علم برسم» پدر این سخن را شنید و بسیار متأثر شد و به محمدتقی گفت:« خدا روزیرسان است». او همچنین توصیه کرد محمدتقی همراه برادر بزرگترش در مدرسه طالبیه تحصیل علوم دینی کند.
پس از آن محمدتقی ، ضمن کار کردن، به فراگیری علوم حوزوی می پردازد. پس از گذشت چهار سال احساس میکند مطالب ارائهشده در این مدرسه برای خاموشکردن عطش او کافی نیست؛ لذا تبریز را ترک میکند و با ورود به مدرسه مروی در تهران، از محضر استادانی چون آیتالله شیخ محمدرضا تنکابنی و میرزا مهدی آشتیانی - که استاد علاقه وافری به وی داشت- استفاده میکند. دو سال بعد با عزیمت به قم، از محضر استادان دیگری چون آیتالله خوانساری، آیتالله حجت، آیتالله صدر، آیتالله فیض، امام خمینی، شیخ مهدی مازندرانی ، شیخ محمدتقی زرگر و علامه طباطبایی بهرهمند میشود.
تحصیل او در این دوران نیز مشکلات فراوانی برای وی به همراه دارد و سایه فقر همچنان بر زندگیاش حاکم است، به طوری که دیگر به گرسنگیهای طولانی و چند روزه عادت کرده است. در این زمان است که آیتالله شهید صدوقی و حجت کوه کمرهای ، محمدتقی را به لباس روحانیت ملبس میکنند.
* تحصیل در نجف اشرف
در سال 1321 با رسیدن خبر فوت مادر، محمدتقی سراسیمه قم را به مقصد تبریز ترک میکند و چند ماهی را در آن جا می ماند تا این که به امر مجتهد بزرگ تبریز، آیتالله میرزا فتاح شهیدی و با مساعدت مالی ایشان، به قصد رفتن به نجف اشرف و ادامه تحصیل در آن حوزه مقدس، ترک دیار میکند.
*مطالعه علوم جدید
زندگی و تحصیل در نجف برای محمدتقی بسیار سخت و طاقتفرسا بود، به طوری که مقرری دریافتی او تنها کفاف ده روز زندگی ماهانهاش را میداد و باقی را باید با روزه گرفتن، کارکردن و تحمل سختیهای فراوان پشت سر میگذاشت. این چنین بود که محمدتقی در سن 23 سالگی، از آیتالله محمدکاظم شیرازی اجازه اجتهاد گرفت و در همین زمان در حین تحصیل نزد آیتالله خویی اولین اثر خود یعنی کتاب" الامر بین الامرین" را به رشته تحریر درآورد.
این مرد فرهیخته، از دورانی که در نجف اقامت دارد، تنها به فراگیری دروس حوزوی اکتفا نمیکند و به تحصیل زبان انگلیسی میپردازد و کتاب های مطرح دنیا در زمینه های مختلف علمی و فلسفی و حتی آثار رماننویسان بزرگ غربی را مطالعه و به عنوان یکی از معدود استادان حوزوی شروع به تدریس علوم جدید در حوزه نجف میکند.
*پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب و در روزهای آغازین حکومت جمهوری اسلامی، افراد زیادی از او درخواست میکنند با در اختیار گرفتن یک پست مدیریتی، در ساختن کشور دخیل باشد. روزی که سایر بزرگان برای اجازه گرفتن از حضرت امام (ره) قصد رفتن به نزد ایشان را دارند، استاد پیشدستی میکند و به خدمت امام (ره) میرسد و موضوع را با استاد و راهنمای خود در میان میگذارد و از ایشان اجازه میخواهد موافقت کنند او همچنان به کار پژوهش و تالیف ادامه دهد. حضرت امام در پاسخ میفرمایند: «شما هر چه بگویید و هر کاری که انجام دهید، صحیح است.»
وی برخلاف ادعاهای همیشگی دشمنان کوتهبین که همه چیز را با پیمانهی غرض خود میسنجند، در کمال سادگی زندگی میکرد. حتی هزینهی خرید خانهاش را که دو میلیون تومان ارزش داشته، از فروش حق امتیاز دائم آثارش به ناشران فراهم میکند.
*از شمار دوچشم، یک تن کم .... از شمار خرد، هزاران بیش
در ساعت دو و نیم بعدازظهر روز 25 آبان 1377 ه.ش، علامه محمدتقی جعفری، فیلسوف شرق، «ابنسینای زمانه»، کسی که یک عمر در کلاس نظامی و عطار و مولوی، سقراط و افلاطون، دکارت و کانت و شمس و بایزید بسطامی، طالقانی و ملاصدرا، جلوس و افکار آنها را نقد کرده بود، دار فانی را وداع گفت و به ملاقات پروردگار شتافت.
علامه میگوید: «میلیونها، بلکه میلیاردها انسان در این کرهی خاکی میآیند و دیده از آن فرو میبندند و میروند، یک فرد به نام سقراط به حد نصاب حیات تکاملی میرسد. میلیاردها انسان در یک هفتاد هشتاد سال، یا کم و بیش میآیند و روی خاک میغلطند و یک فرد به نام ابراهیم خلیل از خاک برمیخیزد و با آگاهی از جان پاک، رهسپار کوی کمال میشود.»
*رفتار و منش اخلاقی
استاد محمدتقی جعفری در هنگام تحصیل از تمکین مالی برخوردار نبود، به نحوی که شبها کفشهایش را زیر سر میگذاشت و با گرفتن روزهی استیجاری ( به جا آوردن روزه مرده که بابت آن پول میگیرند)، امور خود را میگذراند. او در عین حال تعهد شدیدی نسبت به پاکیزگی داشت؛ چنانکه با وجود کهنگی لباسهایش، در پاکیزگی زبانزد اطرافیان بود. او در طول زندگی پربرکت خود، با وجود سرازیر شدن مبالغ زیادی از وجوهات ابدا از سهم امام استفاده نکرد و زندگی را تنها با حقالتالیف کتابهایش سپری کرد؛ چرا که معتقد بود: «بدانید اگر از کسی تقاضای قرض غیرضروری کردید، شخصیت خود را گرو گذاشتهاید.»
استاد میگوید: « ... تنها یک بار در سال 58 یا 59 که از شدت بیپولی نسخهی پزشک خانم روی دستم مانده بود و نمیتوانستم دارو بگیرم، یک چک دو هزار و پانصد تومانی برایم فرستادند و من قبول کردم. غیر از این مورد من از هیچ سخنرانی یا تدریسی چه در تلویزیون و رادیو و یا دانشگاه چیزی نگرفتم.»
*دایره گسترده معلومات و تالیفات
علامه جعفری در طول تحصیل و تدریس به وجوه مختلف دین اسلام میپردازد؛ چنانکه اقدام به جمعآوری و تدوین حقوق حیوانات در اسلام، در قالب 132 ماده میکند که پس از تدوین نزد آیتالله خویی میبرد، ایشان ضمن ابراز تعجب اظهار میکنند که مانند این مطالب را قبلا ندیدهاند.
علامه محمد تقی جعفری در خاطرات خود میگوید: « مرحوم آیتالله سید عبدالهادی شیرازی مرا قاضی مطلق شرع از ناحیهی خودش قرار داد ولی من نپذیرفتم ... و بعد از آن چندین بار به وسیله دیگران به من پیغام داد که هر وقت شما بخواهید از ناحیهی من بدان مقام منصوب هستید. »
وی میافزاید : ما سالها قبل از انقلاب در منزل خود رسالهی قشریه را تدریس میکردیم. در میان حضار خانمی از یک کشور خارجی نیز شرکت داشت. در جلسهی دوم به ایشان گفتم اگر شما بخواهید در درس ما شرکت کنید باید حجاب خود را رعایت کنید. او گفت: یعنی چه کنم؟ گفتم افزون بر این لباسهایی که میپوشی روسری یا مقنعهای با این خصوصیات نیز بپوش. او گفت اگر عرفان اسلامی این است که شما میگویید، اگر به من بگویی یک لحاف بر سرت بینداز و یک بار به اطراف تهران بگرد سپس به کلاس من بیا، من قبول میکنم.
اولین شخصی که از خارج آمد و با استاد صحبت کرد، پروفسور روزنتال آلمانی بود. او دربارهی پنج مسئله با استاد صحبت کرد که از آن جمله بود: مسئله ربا، مسئله مالکیت و مسئله جزیه.
او پس از شنیدن این مباحث، اشتیاق بسیار زیادی برا ی مراسله پیدا کرد. پس از بیان مجازات سرقت، گفت حقوقدانهای سایر کشورهای مایلند اینها را بدانند. دربارهی جزیه، پروفسور روزنتال میگفت: اسلام باج سبیل از اهل کتاب میگیرد.
علامه جعفری گفتند: این باج سبیل نیست و به تاریخ فتوحالبلدان استشهاد کردند. خود استاد میفرمود: گفتم که جزیه مالیاتی بود از طرف هر اهل کتابی که همزیستی با مسلمانها داشتند داده میشد و برای اینکه با هم در یک جامعه زندگی کنند، مالیات میپرداختند. در صفحهی 187 فتوحالبلدان داستان عجیبی نقل شده که وقتی استاد، آن را برای روزنتال نقل کرد، بسیار بهتزده شد. داستان این است که وقتی سپاهیان اسلام، سوریه را فتح میکنند و جزیه میگیرند و بزرگان اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) صندوقهای پر از جواهرات را میآورند و به فرماندهان اسلام جزیه میدهند، در همان موقع از طرف امپراطوری روم به مسلمانان اعلام جنگ میشود. ابوعبیده دستور میدهد بروید صندوقهای جواهرات را به خودشان باز پس دهید. اینها مبهوت و متحیر میمانند و میگویند ما با طیب نفس و رضایت دادیم. ایشان میگوید ما این جزیه را که از شما گرفتیم، برای این بود که با شما زندگی کنیم و زندگی اجتماعی و اقتصادی شما اداره بشود. حال، به ما اعلان جنگ شده و تکلیف ما روشن نیست. شاید ما نتوانیم، شما را اداره کنیم. سپس صندوقها را برمیگردانند. حتی اینها (اهل کتاب) میگویند ولایت و زمامداری شما بر ما بهتر است، از همه آنچه تا به حال گذشته است. وقتی این داستان را روزنتال شنید، خیلی علاقه پیدا کرد که این مباحث دامنه داشته باشد.
*خدمات ماندگار
بیش از صد اثر گرانبها از استاد به یادگار مانده است که از مهمترین آنها میتوان به «ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه» در 26 جلد و «تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلالالدین محمد مولوی» در 15 جلد اشاره کرد.
نقد مثنوی معنوی
تفسیر و نقد تحلیل مثنوی مولوی حاصل بیش از 10 سال مطالعهی موشکافانهی مثنوی است که در نوع خود بینظیر است. بارزترین جنبهی این اثر، علمی بودن آن است؛ به طوری که استاد در حین تعریف از مولوی با این که میگوید: «او را من از ملاصدرا خیلی بالاتر میبینم. از یک جهت از ابنسینا هم بالاتر است»، بیش از صد نقد جدی به اثر وی وارد دانسته و پیرامون آن بحث کرده است. استاد در مورد دلیل تالیف این اثر میگوید: «با کمال صراحت عرض میکنم انگیزهی این جانب از تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی معنوی، دو موضوع مهم بوده است:
موضوع اول عظمت مقدار فراوانی از مطالب متنوعی است که در این کتاب آمده و برای مغزهای جوینده بسیار مفید است و اگر کسی این مساله را منکر شود ، یا کتاب مثنوی را مورد توجه قرار نداده و یا خدای نخواسته غرض دیگری دارد.
موضوع دوم جلوگیری از مبالغهای است که در ارزیابی کتاب مزبور شده است. بعضی این کتاب را تا حد افراط بالا بردهاند و بعضی دیگر تا حد تفریط پایین آوردهاند. اینجانب پس از مشورتهای فراوان اقدام به تفسیر و نقد و تحلیل کردم که هم مطالب باعظمت این کتاب را توضیح بدهم و هم اشتباهات و خطاهای آن را گوشزد کنم.»
*نهج البلاغه در نگاه علامه
علامه جعفری به چهار دلیل، دقیقترین و کاملترین نوع انسانشناسی را منحصر به نهج البلاغه میداند:
1. رابطهای که حضرت علی علیهالسلام با خود داشته، در هیچ فردی جز معصومان دیده نشده است.
2. حوادث گوناگونی که در طول حیات آن امام به سراغش آمد، به گونهای بود که گویی جهان هستی و تاریخ بشری نمونه همه حقایق و رویدادهایی را که در نهاد آن دو قلمرو بوده و خواهد بود، برای او نشان داده است.
3. تصفیه و تزکیه درونی امام علی علیهالسلام سبب شد تا او به برترین راه در شناسایی انسان برسد.
4. آن حضرت احاطهای دقیق بر قرآن کریم، یعنی مهمترین کتاب انسانشناسی دارد.
علامه به قدر توانایی و اشتیاق خود، چون پروانهای در شعاع ولایت علوی به پرواز درآمد و نمی از یم برگرفت و در دیدگاه علاقهمندان قرار داد.
*ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه
این مجموعه از گنجینههای به یادماندنی است که شیوه و جهت این استاد فرزانه در این تفسیر، از ژرفا و معانی عمیق فراوانی برخوردار است و جاذبهی درونی آن، با کشش خاصی، خواننده را به تفکر و تعقل و کشف حقیقت راهنمایی میکند. از اقدامات برجستهی علامه در این مجموعه این است که وی ابتدا نهجالبلاغه را با دیدگاه تفسیری قرآن مقایسه کرده و سپس به برخی جنبههای آن رنگ فلسفی داده است. این کتاب علاوه بر این که خواننده را با درونمایههای گوناگون مذهبی آشنا میکند و اهمیت «جهانبینی مذهبی» و اصول و ارکان آن را به او نشان میدهد، او را به مطالعهی بیشتر ترغیب میکند و موجب میشود با مطالعهی یک موضوع خواننده تا انتها پیش برود.
*وفای به عهد
قرار بود علامه جعفری در دانشگاه امام صادق علیهالسلام درباره «انسان و جایگاه علوم انسانی» سخنرانی کند. ایشان در وقت مقرر در جلسه حاضر شد و در حالی که بسیار اندوهگین بود، سخنرانی خویش را با نام و ستایش خداوند متعال آغاز کرد و در بین سخنرانی، با صبوری خاصی از مرگ فرزندش خبر داد. مرگ فرزند حادثهای غمبار و سنگین است، اما توفان مصیبت نتوانسته بود وجود علامه را به تلاطم افکند و عهد و عزمش را بشکند. اشک در چشمها حلقه زد و با شگفتی دانستند، استاد در مرگ دختر محبوبش سوگوار است و پیکر او را هنوز به خاک نسپرده و جنازهاش را در میان چشمان اشکبار بستگان رها کرده و به دانشگاه آمده است تا به عهد خویش وفا کند و به شاگردان مشتاقش درس تازهای از صبر و وفا بیاموزد.
*تلاش بی وقفه برای مطالعه
گستردگی مطالعات علامه محمدتقی جعفری رحمهالله علیه از تلاش خستگیناپذیر او در مطالعه نشان دارد. ایشان از دوران طلبگی، افزون بر درسهای حوزوی، به مطالعه گسترده در زمینههای علمی، به ویژه علوم انسانی میپرداخت. برای نمونه در هنگام نگارش کتاب ارتباط انسان و جهان به حدود 2500 جلد کتاب در زمینههای مختلف علمی و فلسفی مراجعه کرد.
نقل شده در ایام تعطیل در نجف، در مدت یک سال و نیم، در شبانهروز فقط دو ساعت میخوابید. او نیمههای شب وقتی از زیارت حضرت امیر علیهالسلام برمیگشت، به مطالعه میپرداخت.
*ارتباط با جوانان
علامه جعفری رحمهالله علیه، علاقه خاصی به نسل جوان و ارتباطی مناسب با آنان داشت. ایشان در خاطرهای زیبا چنین نقل میکند: «گاهی که همراه جمعی از دوستان یا خانواده به مسافرت و یا ییلاق میرفتیم، هنگامی که جوانترها به بازی فوتبال میپرداختند و از من برای بازی دعوت میکردند، دعوتشان را میپذیرفتم. البته معمولا در دروازه میایستادم و گلهای فراوانی هم میخوردم.»
*قدردانی از همسر
وقتی استاد جعفری، در سال 1372، همسرش را از دست داد، با نهایت تأثر اعلام کرد: «همه چیز من از دست رفت.» پس از آنکه پیکر همسرش به خاک سپرده شد، در جمع بستگان، آشنایان و ارادتمندان، از آن بانوی بزرگ و فداکار چنین تجلیل کرد: «دورانی که در نجف گذراندیم، ایشان با کمال آرامش و تحمل با ما همکاری میکرد و بعد دوران مشهد بود و بعد هم دوران تهران. در اینجا از ایشان تشکر و طلب عفو میکنم، چون خیلی خیلی گذشت کرد. من اینجا از خداوند متعال برای همه گذشتگانمان، برای همه آن زنها که در پروراندن علامه حلیها، شیخ انصاریها و ابن سیناها نقش داشتهاند، تشکر میکنم.
پروردگارا! این بانو را با فاطمه زهرا علیهاسلام محشور بفرما! این شب، اولین شب ورود او به خاک است، او را به ملاقات ائمه اطهار علیهمالسلام و مخصوصا فاطمه زهرا علیهاسلام مشرف بگردان.»
*تقویت باورهای دینی در جوانان
استاد علامه محمدتقی جعفری رحمهالله علیه در پاسخ به این پرسش که « چگونه میتوان باورهای دینی را در نسل جوان تقویت کرد؟» پاسخ داده است: «اولین نکتهای که همه باید به آن توجه داشته باشیم، این است که «مکتب اسلام» خم رنگرزی نیست که آدم را در آن بریزیم و رنگش را عوض کنیم! بنابراین باید این طرز فکر را کنار بگذاریم. ما اگر بخواهیم بچهها را از مرحله احساسات به مرحله تعقل برسانیم، باید صبر داشته باشیم. این کار با یک روز و دو روز و نوشتن یک مقاله و دو مقاله نیست، بلکه یک کار درازمدت و طولانی است. دومین مسئله این است که آنچه مربیان و والدین میگویند، خودشان به آن عمل کنند. نکته دیگر اینکه بین برنامههای آموزشی مدرسه و خانواده هماهنگی باشد؛ زیرا اگر هماهنگی و وحدت نباشد، هر اندازه هم که در مدرسه چیزهای خوب به دانشآموزان یاد داده شود، آنها را در خانه از دست میدهند. نکته دیگر اینکه رسانههای گروهی هم باید در جهت بارورکردن اعتقادات دینی جوانان تبلیغ کنند و آموزش بدهند».
*زندگی بدون نظم ...
علامه محمد تقی جعفری میفرمودند « زندگی بدون نظم، مساوی زندگی بیقانون و اصل است که مساوی بیهویتی زندگی است. روشنترین و محکمترین دلیل بر ضرورت نظم در زندگی ، قانونمندی همه اجزاء کوچک و بزرگ جهان هستی است که زندگی آدمی هم یکی از آنهاست . کسی که انتظار دارد میتوان زندگی را بدون نظم سپری کرد، در حقیقت منکر قانون حاکم بر هستی است و هیچ چیز را شرط هیچ چیز نمیداند! این، همان کوری است که با وجود آن ، امکان دیدن و دانستن هیچ چیزی وجود ندارد. به جرأت میتوان گفت نیرومندترین عامل تخریب زندگی ـ چه فردی و چه اجتماعی ـ همین بیاعتنایی به نظم است که معلول جهل یا بیاعتنایی به قانونمندی حیات است که جزئی بسیار بااهمیت از کیهان منظم و قانونمند است
*جامعهای که علی را جدّی نگیرد ...
ایشان میگفتند « .... بدون مبالغه و تأثر از احساسات لذتبار ولی بیاساس و زودگذر، با کمال صراحت و جدیت میگوییم طرز تفکّرات و رفتار امیرالمؤمنین(ع) در ارتباطات چهارگانه 1- ارتباط انسان با خویشتن 2- ارتباط انسان با خدا 3- ارتباط انسان با جهان هستی 4- ارتباط انسان با همنوع خود، از بهترین دلایل اثبات هدفدار بودن هستی و انسان است ؛ هدفی که بالاتر از لذایذ و امتیازات زندگی مادی آدمی است .
جامعهای که شخصیتی مانند امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) را که همه گفتارها و کردارها و اندیشههایش حقّ بوده، جدّی نگیرد و موجودیّت خود را به وسیله تعلیم و تربیت او تکامل نبخشد، بدیهی است با چه نتایجی مواجه خواهد شد . اگر بشریّت با این قیافه ملکوتی از نزدیک آشنا بود و از تعلیم و تربیت او برخوردار میشد، امروز کمال او به کجا رسیده بود؟
ایشان اظهار کردهاند : منظور ما از فرهنگ جهانی، همه پدیدهها و عناصر و فعالیتهای فرهنگی مردم جوامع دنیا نیست؛ زیرا در بطن هر جامعهای مصادیق معیّنی برای حقایق فرهنگی وجود دارد که مخصوص آن جامعه و محصول سرگذشت تاریخی و محیطی و ارتباطات متنوع مردم آن جامعه با خویشتن ، مذهب ، جهان هستی و همنوعان خود است .
مقصود ما از فرهنگ جهانی ، حقایق کلی فرهنگ است ، مانند اصول اخلاقی انسانی (نوعدوستی ، گذشت و فداکاری در راه آرمان های اعلای انسانی )، قبول حیات شایسته برای همه افراد بشر، قبول حیثیت و کرامت ذاتی برای تمام انسانها، قبول آزادی معقول (مسئولانه ) برای همگان ، و قبول تلاش جدی برای پیشبرد مقاصد عالی بشر.
بدیهی است با برنامهریزی منطقی چهار موضوع با اهمیت و بنیادین (اقتصاد جهانی ، قدرت جهانی ، حقوق جهانی ، سیاست جهانی ) میتوان فرهنگ جهانی را پیریزی کرد. میدانیم که همه ادیان الهی ابراهیمی که بر مبنای فطرت پاک انسانها در طول تاریخ برای بشریت گسترده شده و دین اسلام دربرگیرنده اصولی همه آنهاست ، از تعمیم و گسترش چنین فرهنگی حمایت جدی میکنند.
*زنده بودن امامت و ولایت
یکی از مهمترین آثار شرح نهجالبلاغه علامه، زنده بودن "امامت" و " ولایت" است که در درون خود" انسان سازی" را به همراه دارد.
علامه جعفری را به حق باید منادی عدالتخواهی و شیفته نهجالبلاغه خواند. او معتقد بود حتی یک جمله علی(ع) هم دنیایی از مطالب برای گفتن دارد. خود در این باره گفته است « آقا نمیدانید این نهجالبلاغه چه دریایی است.»
به هر حال نهجالبلاغه علامه جعفری را میتوان دایرهالمعارف بزرگ اسلام در جهان معاصر دانست که کتابهای گوناگونی را در درون خود دارد.
*از منظر بزرگان
استاد مطهری:
ما به مردم حرف تحویل میدهیم، او (استاد جعفری) روح تحویل میدهد.
آیتاللّه شهید سیدمحمد باقر صدر:
شهید صدر رحمهالله در نامهای به علامه جعفری چنین نوشت: «به پیشگاه برادر بزرگوار و پناهگاه آرزوها، فقیه اصولی، فیلسوف متکلم، حجتالاسلام والمسلمین علامه شیخ محمدتقی جعفری. با شادمانی، نامه ارجمند شما را زیارت و با تمام اندیشه و عواطفم آن را قرائت کردم. چگونه آن را مشتاقانه نخوانم در حالی که آن شعاعی است از نور کسی که بر جهان اسلام با علم و فضل و نظریات و تحقیقاتش نورافشانی میکند... جانم به فدای شما ای برادرم».
علامه امینی:
میدانید چرا علامه جعفری را بسیار دوست دارم؟ برای این که با این وضع علمی، از نظر صفای باطن، گویا تازه به دنیا آمده اند.
پروفسور ولقاریس، رییس دانشگاه الهیات آتن:
روی هم رفته بایستی گفت علامه جعفری از شخصیتهایی بوده که در جهان بسیار نادرند. او مرجعی بود پیامبرگونه. با وجود گرایش شدید مذهبیاش و رسوم و اصول حاصل از آن، ندای استاد جعفری ندایی بود در دل جهان وحشی امروز، هشداری بدین مضمون که جهان از مسیر انساندوستی و ارزشهای مذهبی که برادری و دلسوزی را تبلیغ میکنند و جهانی میسازند که فطرت راستین انسان را پرورش میدهد منحرف شده است. علامه جعفری هرگز کسی را محکوم نمیکرد. او قاضی نبود، بلکه یک معلم بود. به خاطر دارم که یک بار از ایشان خواستم نظر خود را درباره جوامع غرب برایم بگویند سوال برای ایشان غیرمنتظره بود اما در پاسخ گفتند انسان غربی در تلاش برای فوق بشرشدن ، نتیجهای به جز غیر بشرشدن نگرفته است؛ زیرا از خدا دور شده و صرفا بر منطق و تواناییهای خودش تکیه دارد. استاد جعفری ایمان به خدا را با منطق بشری در هم آمیخته بود.
منبع : پایگاه اطلاعرسانی استاد محمد تقی جعفری
پایگاه حوزه/ علامه محمدتقی جعفری ، مفاخر ایران زمین. ج 7 ، مرکز آموزش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران. 1385
برخی از آثار فقهی، عرفانی و فلسفی علامه محمد تقی جعفری عبارتند از:
ـ طهارت اهل کتاب
ـ ذبایح اهل کتاب
ـ عدم انحصار زکات در موارد نه گانه
ـ قاعده لاضرر و لاضرار
ـ حلیت و حرمت گوشت انواع حیوانات
ـ حقوق حیوانات در فقه اسلامی
ـ کیفر سرقت در اسلام
ـ مقایسه حقوق بشر در اسلام و غرب
ـ بحثی درباره امر به معروف و نهی از منکر
ـ حرمت سقط جنین
ـ مسوولیت مدنی ناشی از جرم کودکان بزهکار در فقه و حقوق اسلامی
ـ حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب (فارسی و انگلیسی)
ـ الرضاع
ـ جبر و اختیار
ـ برهان کمالی دکارت بر وجود خداوند
ـ ارتباط انسان و جهان
ـ ایده آل زندگی و زندگی ایده آل
ـ نقد نظریات دیوید هیوم در چهار موضوع فلسفی
ـ بررسی و نقد برگزیده افکار راسل
ـ زیبایی وهنر از دیدگاه اسلام
ـ حکمت اصول سیاسی اسلام (فلسفه سیاسی اسلام) این کتاب ترجمه و تفسیر فرمان مبارک حضرت امیر المؤمنین (ع) به مالک اشتر است.
ـ بررسی و نقد کتاب(سرگذشت اندیشهها) که مهمترین کتاب آلفرد نورث وایتهد در فلسفه مغرب زمین به شمار میرود.
ـ پیام خرد؛ این کتاب حاوی تعدادی از سخنرانیهای بینالمللی است که به عنوان نمونه میتوان به سخنان ایشان با عنوان(تقسیمبندی فلسفهها) در دانشگاه آتن یونان اشاره کرد.
ـ فلسفه دین
ـ تحقیقی در فلسفه علم
ـ فلسفه و هدف زندگی
ـ فلسفه و نقد سکولاریزم
ـ مقدمه ای بر فلسفه
ـ مولوی و جهان بینی ها
ـ تعاون الدین و العلم
ـ الامر بین الامرین
ـ نهایت الادراک الواقعی بین الفلسفة القدیمة و الحدیثة
ـ آفرینش و انسان
ـ موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی
ـ عرفان اسلامی
ـ آیا شریعت طریقت و حقیقت با یکدیگر متفاوتند؟
ـ نیایش امام حسین (ع) در صحرای عرفان(به زبان فارسی و عربی)
ـ تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی(15 جلد)
ـ حضرت علی(ع) و عرفان
ـ علل و عومال جذابیت سخنان مولوی
ـ آیا جنگ در طبیعت انسان است؟
ـ وجدان
ـ ترجمه و تفسیر نهج البلاغه(27 جلد)
ـ ترجمه کامل نهج البلاغه (1 جلد)
ـ انسان در دیدگاه قرآن
ـ مبدا اعلا
ـ امام حسین (ع) شهید فرهنگ پیشرو انسانیت
ـ شناخت انسان در تصعید حیات تکاملی
ـ علم از دیدگاه علی
ـ علم و دین در حیات معقول
ـ اخلاق و مذهب
ـ شناخت از دیدگاه علمی و قرآن
ـ سه شاعر (حافظ، سعدی، نظامی)
ـ حکمت و اخلاق و عرفان در شعر نظامی گنجوی (به زبان فارس و روسی)
ـ تحلیل شخصیت خیام (بررسی آرا فلسفی، ادبی، علمی و دینی)
ـ از دریا به دریا (کشف الابیات مثنوی مولوی در 4 جلد)
ـ عمل تجوید ذهن
ـ بحثی در قانون تعادل در روش تجزیه ای و ترکیبی
ـ دانشها و ارزشها در مجرای قوانین علمی
- انگیزش مدیریت در اسلام و نقد انگیزشهای معاصر
ـ فرهنگ پیرو ـ فرهنگ پیشرو
ـ طرحی برای انقلاب فرهنگی
برخی از مهمترین تألیفاتی که در سالهای اخیر درباره شخصیت، اندیشههای و آثار علامه جعفری منتشر شدهاند، عبارتند از:
ـ ابن سینای زمان، علامه جعفری زندگی نامه و خاطرات/ سیدمحمدرضا غیاثی کرمانی/ پارسایان/ 1381
ـ جاودان اندیشه، نگرشی نو و کامل به سرگذشت علمی و عملی علامه استاد محمدتقی جعفری تبریزی/ کریم فیضی تبریزی/ ساده/ 1383
ـ آفتاب حکمت، مجموعه خاطراتی از استاد علامه محمدتقی جعفری/ مجید محبوبی/ خادم الرضا(ع)/ 1383
ـ دعا و نیایش (از نگاه علامه جعفری و یکی از دانشمندان بزرگ مسیحی)/ سیدمحمدرضا غیاثی کرمانی/جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی / 1384
ـ اندیشه سیاسی علامه محمدتقی جعفری/ مرتضی یوسفیراد/ بوستان کتاب قم/ 1385
ـ فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو/ محمدتقی جعفری تبریزی / موسسه / 1386
ـ علم و دین در حیات معقول / محمدتقی جعفری تبریزی/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری / 1386
ـ شناخت انسان در تصعید حیات تکاملی/ محمد جعفری/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری / 1386
ـ علامه جعفری/ محمد ناصری/ مدرسه / 1386
ـ آفرینش و انسان/ /محمدتقی جعفری تبریزی/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری / 1386
ـ فلسفه و هدف زندگی / محمدتقی جعفری تبریزی/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری/ 1386
ـ قرآن، نماد حیات معقول/ محمدتقی جعفری تبریزی، کریم فیضی (به اهتمام)، علی جعفری (به اهتمام)/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری/ 1386
ـ امام حسین (ع) شهید فرهنگ پیشرو انسانیت/ محمدتقی جعفری تبریزی، سیدعلی جعفری (تهیه و تنظیم)/ به نشر، موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری / 1386
ـ در محضر حکیم علامه جعفری(مجموعه پرسش ها و پاسخ ها)/ علی جعفری (گردآورنده)، سیدمحمدرضا جوادی (گردآورنده)/موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری/ 1387
ـ آفاق مرزبانی(گفتوگوهایی با استاد علامه محمدتقی جعفری)/عبدالله نصری / سروش/ 1387
ـ سیری در اندیشه سیاسی و اجتماعی علامه محمدتقی جعفری/ اسماعیل پورجعفر / مرکز اسناد انقلاب اسلامی / 1387
ـ زندگی، تفکرات و آراء محمدتقی جعفری/ واحدتحقیق وپژوهش موسسه علامه جعفری (تهیه و تنظیم)/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری/ 1387
ـ دیدار با علی(ع)؛ سیری در تفسیر نهج البلاغه علامه محمدتقی جعفری/ کریم فیضی/ یاران علوی/ 1387
ـموسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی/ محمدتقی جعفری تبریزی/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری/ 1387
- حیات معقول / محمدتقی جعفری تبریزی، عبدالله نصری (تهیه و تنظیم)، علی جعفری (به اهتمام) / موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری/ 1387
ـ فکرواره مثنوی؛ فهرست تفصیلی تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی / محمدتقی جعفری، علی جعفری (زیرنظر)، مهین فرخی (مصحح) / موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری / 1387
ـ عرفان اسلامی/ محمدتقی جعفری تبریزی، کریم فیضی (به اهتمام)، علی جعفری (به اهتمام)، شهرام تقی زاده انصاری (به اهتمام)/ موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری / 1387
ـ عوامل جذابیت سخنان مولوی/ محمدتقی جعفری تبریزی / موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری / 1387
ـ نیایش امام حسین (ع) در صحرای عرفات/ محمدتقی جعفری تبریزی / موسسه تدوین و نشر آثار استاد علامه محمد تقی جعفری/ 1387
گفتنی همه آثار علامه جعفری در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است.
برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبتنام کنید