کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» به قلم اصغر طاهرزاده و به همت انتشارات لب المیزان منتشر شد.
کتاب حاضر در سیزده جلسه سامان یافته است. هشت جلسه آن حاصل سخنرانی مؤلف درباره فرهنگ غرب با رویکردی انتقادی و پنج جلسه دیگر، پرسشها و پاسخهایی است میان نویسنده و مخاطبان.
نویسنده در مقدمه، هدف خود را نشان دادن ریشه بحرانهای موجود جهان و درمان آن معرفی نموده و درباره رویکرد انتقادی خود متذکر میشود که انتقاد وی متوجه کشفیات علوم جدید نیست، بلکه متوّجه فرضیات و تصوراتی است که از آن به عنوان شناخت علمی و روش علمی یاد میشود و از این طریق بسیاری از حقایق عالم، چه در رابطه با انسان و چه در رابطه با عالم غیب کنار زده میشود.
هدف دیگری که دنبال میشود تبیین این نکته است که نه علوم جدید برترین علوماند و نه دانشمندان علوم امروزی میتوانند جای انبیاء و اولیاء بنشینند و بشر را به سعادتی که میجوید برسانند. نویسند معتقد است که ما نیاز داریم بدانیم «قدرت غربی» چیست و از کجا آمده است و اکنون در چه وضعی است و به کجا میرود؟
و دیگر اینکه لازم نیست همه مردم به این موضوعات بیاندیشند ولی باید کسانی باشند که متوجه دردی شوند که بیش از امروز، «آینده بشریت» را تیره کرده و از آن درد سخن بگویند. لازم به ذکر است در این اثر، از سخنان حکیمانه «صدر المتألهین»، اندیشههای عرفانی «محی الدین بن عربی» و دقّتهای محقق مسلمان فرانسوی یعنی «رنهگنون» یا همان «عبدالواحد یحیی» و فرمایشات «علامه طباطبایی» و غیره بهره گرفته شده است. به عبارت دقیقتر میتوان گفت خلاصه و محور مباحث این کتاب، بحث از «ذات تمدن غربی» است و اینکه ذات این تمدن چیست و در نظام هستی چه جایگاهی دارد و چرا نباید برای آن حیات پایداری را در نظر گرفت؟
جلسه اول به بررسی آثار کوردلی تمدن غربی پرداخته و گفته است: با مبحث «چگونگیها؛ حجاب چراییها» آغاز شده و سپس بیآیندهگی تمدن حسی، ریشههای فکری تکذیب نبوت و معنی شغل در تمدن جدید را تبیین میکند. در این فصل، رنسانس، عامل و شروع گسیختگی غرب از عالم قدس معرفی میگردد به این معنا که رنسانس، گسیختگی با عالم قدس را در زمینه علوم و هنر پدید آورد، پدیده «رفرم» همین امر را در زمینه مذهب به وجود آورد و حاصل آن «پروتستانتیزم» شد و از آن طرف «اومانیسم» به نحوی بشر را اصالت داد که گویا بشر خودش خداست و بدین ترتیب روح دینی نفی شد. اوماینسم یا روحیه خود بنیاد و انانیت، چیزی بود که انبیاء در طول تاریخ همواره بشر را در جهت مبارزه با آن تشویق میکردند. ولی با پدید آمدن رنسانس، مورد توجه و احترام قرار گرفت و سراسر برنامههای تمدن جدید حول چنین انسانی تنظیم شد و به بهانه تسلط بر زمین، از آسمان روی برگردانند.
جلسه دوم با عنوان بحران غرب و افکار شهود و اشراق است و در آن آمده است به این مسأله میپردازد که تکنیک، نقاب ذات غرب است. سوالی که در این زمینه از سوی مؤلف مطرح و پاسخ داده میشود این است ک اگر فرهنگ و تمدن غرب فاسد است، چرا علم و تکنولوژی مربوط به آن فرهنگ زیر سوأل میرود و نفی میشود؟ چه اشکال دارد که علم و تکنولوژی آنها را بپذیریم ولی فرهنگ آنها را نپذیریم؟ جواب نویسنده این است که باید به رابطه وثیق فرهنگ و تکنولوژی توجه کرد یعنی در آن فرهنگ این تکنولوژی پدید آمده است و هر جا پا میگذارد فرهنگ خود را نیز به همراه میآورد. در ادامه، فرهنگ غرب و غفلت از عقل قدسی، آفات غفلت از سنن ثابت، فرهنگ غربی و عملزدگی مورد بحث قرار میگیرند.
جلسه سوم به تأمل در تضاد تمدن غربی با حقایق قدسی پرداخته و در این مورد نگاشته شده است: به تفاوت منظر تمدن مادی و تمدن معنوی پرداخته و همچنین تفاوت علم غربی با علم حقیقی را یادآور میشود. در بخشی دیگر از این فصل، علت رشد و توسعه علوم تجربی محض در تمدن جدید بررسی میشود . علت آن این است که این علوم، علوم جهان محسوس و جهان مادی است و به طور ملموس میتوان با موضوع آن ارتباط برقرار کرد.
ملتی که تا حد عالم ماده سقوط کرده و همه افق روح آن را پدیدههای محسوس پرکرده است، همه همت خود را در تغییر عالم ماده صرف مینماید و صرفاً در این امر رشد میکند و از معارف عالیه محروم میشود.
جلسه چهارم با عنوان دموکراسی غربی و برگزیدگان کاذب است که در آن آمده است بشر جدید و عدم توّجه به ناتوانیهای خود ـ تمدن غربی؛ متّهم یا مدّعی ـ تحمیل جهالت بر حکمت ـ غرب و ادّعاهای بیدلیل ـ جایگزینی حافظه به جای عقل ـ آرامش در حاکمیت انسان به وحدت رسیده ـ محدودیت دانش مدرن و غیره.
جلسة پنجم (به تأمل در موضوع انسان بی هویت اختصاص داده شده است و نویسنده آورده است: مدرنیته و وارونه گشتن نظام طبیعی ـ مدرنتیه و معنویت به تاراج رفته ـ ماشینیسم؛ رباینده درخشش حیات ـ عدم جدایی تکنولوژی از فرهنگ غربی ـ چه باید کرد؟ نتایج نهایی اختراعات غربی و ...
جلسه ششم با عنوان آثار ناپایداری تمدن غربی آورده است: شریعت الهی؛ امکان به ثمر رسیدن زندگی ـ تمدن غربی و گرایشهای کاذب ـ روش مقابله با غرب ـ روشنفکران دینی و غفلت از ابعاد قدسی دین ـ تمدن غربی و غفلت از مرگ ـ بهترین موضع در مقابل فرهنگ غرب و شرایط نفی غرب.
جلسه هفتم به موضوع عالم غربی، عالم بی عالمی اختصاص داده شده است و در این موضوع گفته شده است اجرای سنن الهی در ماورای زمان ـ شایستگی اجرای سنت الهی ـ نفس ناطقه و استعداد ذاتی ساختن ابزار ـ پیشهها و شاهکارها ـ پیشههای ضد انسانی ـ سیر از کمیت به کیفیت و راه نجات ـ ترقی یا انحطاط؟ ـ هنر مدرن و شهرت طلبی.
جلسه هشتم به بیان فرهنگ غربی و سطحی کردن حقایق از دیدگاه غرب پرداخته وگفته است: در این فصل نویسنده پس از اینکه آفت کمیتگرایی صرف را متذکر میگردد و آنرا از منظر قرآن کریم بررسی میکند، وظیفه انسانهای معنوی و معتقد به مبانی قدسی و اسلامی را در این میداند که به عالم و آدم از زاویهای بالاتر از زاویهای که غرب نگاه میکند، بنگرند و «ملاک پیشرفت» را صرفا براساس موضوعات کمیتپذیر، اندازهگیری ننمایند.
شایان ذکر است که کتاب مذکور در 384 صفحه و به بهای40000 ریال به همت انتشارات لب المیزان منتشر شده است.
آثار مکتوب زیر از این نویسنده و محقق علوم دینی در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است:
آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین
از برهان تا عرفان
بصیرت حضرت فاطمه (س)
جایگاه رزق انسان در هستی
جایگاه و معنی واسطه فیض
جوان و انتخاب بزرگ
دعای ندبه زندگی در فردایی نورانی
ده نکته از معرفت نفس
روزه دریچه ای به عالم معنا
زن آن گونه که باید باشد
زیارت آل یاسین، نظر به مقصد جان هر انسان
زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین (ع)
صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله)؛ عامل قدسی شدن روح
عالم انسان دینی
علل تزلزل تمدن غرب به انضمام بصیرت و انتظار فرج
فرزندم این چنین باید بود جلد1: تعلیم و تربیت در منظر علی (ع) "شرح نامه 31 نهج البلاغه"
فرهنگ مدرنیته و توهم
فلسفه حضور تاریخی حضرت حجت (عج)
ماه رجب ماه یگانه شدن با خدا
مبانی معرفتی مهدویت
معاد ؛ بازگشت به جدی ترین زندگی
مقام لیله القدری حضرت فاطمه (س)
هدف حیات زمینی آدم
کربلا مبارزه با پوچی ها جلد اول و دوم
گزینش تکنولوژی از دریچه ی بینش توحیدی
برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبتنام کنید