تهیه کننده برنامه سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی خبر عصر ایران را تکذیب کرد. چندی پیش سایت عصر ایران با انتشار مطلبی به نقل از برنامه “از خانواده مسلمان تا خانواده اسلامی (۲)” مدعی شد که در این برنامه به خانم هایی که نمی خواهند باردار شوند توهین شده است. این سایت در تحلیل خود سخنان استاد رحیم پور را سخیف دانسته بود!
متن کامل تکذیبیه بدین شرح است:
بسمه تعالی
سایت ضد ارزشی “عصر ایران” مجددا با جعل خبر و تحریف سخنان استاد حسن رحیمپور ازغدی نشان داد که نه به دنبال اطلاعرسانی فرهنگی بلکه در پی جوسازی، تشویش اذهان و دروغپردازی است.
عین متن سخنان استاد رحیمپور که ساعت ۲۳:۴۵ چهارشنبه ۱۶ تیرماه ۸۹ از شبکه اول سیما با عنوان “از خانواده مسلمان تا خانواده اسلامی- قسمت دوم” پخش شد در سایت اینترنتی ایران سیما (آرشیو برنامههای صدا و سیما) به نشانی Iransima.ir در اختیار عموم هموطنان میباشد.
سایت “عصر ایران” به دور از اخلاق رسانهای و با این توضیح که نقل به مضمون!! میکند با عنوان “مرده شور هیکلتان را ببرد”، خبری تحریف شده را با جعل و تقطیع جملات و سپس زمینهسازی برای اهانت و فحاشی در قالب کامنت و اظهار نظر مخاطبان!!، خیانت رسانهای کرده و این جمله را خطاب به همه زنانی که نمیخواهند باردار شوند، به استاد نسبت داد. حال آن که در این سخنرانی، ایشان به دو طرف افراط و تفریط در باب کنترل یا عدم کنترل جمعیت پرداخته و سپس با لحنی طنز به پرونده طلاقهایی خاص در دادگستری اشاره کردهبود که کسی پس از ده سال ازدواج، صرفا با استدلال حفظ ریخت بدنش برای میهمانیها و بدون هیچ عذری از تولد اولین فرزند هم سرباز زده و کار را به طلاق کشیدهبود.
سایت مذکور به دروغ وانمود کرد که سخنران در دفاع از کثرت اولاد، برای همه زنان، آن هم به زبانی توهینآمیز تعیین تکلیف کردهاست!!
متاسفانه سایتهای متعدد دیگر اعم از داخلی و خارجی، قانونی و غیرقانونی نیز همین نقل به مضمون!! خائنانهی “عصر ایران” را مورد استناد قرار داده و عینا نقل کرده و سپس مقالاتی نیز در پاسخ و نقد نوشتهاند!!
مایه تاسف است که برخی رسانهها به جای نقل امانتدارانه و صحیح سخنان و سپس نقد منطقی و اخلاقی احتمالی آن، به دروغپردازی و اهانت روی میآورند. شاید بخش عمدهای از اخباری که در سالهای اخیر از سخنرانیهای استاد رحیمپور و دیگرانی در خبرگزاریها و سایتها منتشر میشود آمیخته با تحریف و تغییرهای عمدی و غیر عمدی است و امانتدارانه، عین متن سخنان نقل نمیشود و برداشت خبرنگار و یا جعل و تقطیع و تحریفهای عمدی صورت میگیرد.
لازم به ذکر است در صورت عدم جبران و نیز عدم عذرخواهی رسمی “سایت عصر ایران” به زودی شکایت حقوقی از این سایت صورت خواهد گرفت.
ضدانقلاب از آب گل الود ماهی می گیرند
این موضوع با استقبال و انتشار شدید در رسانه های ضدانقلاب مواجه شد و حتی فریبا داوودی مهاجر (از فعالان فمینیست خارج نشین) در رادیو فردا دشمنی، خشونت و تحقیر زنان ذکر کرده بود و به تحلیل آن پرداخته بود.
خانم داوودی مهاجر که اخیراً به دلیل کشف حجاب در هنگام پخش یک برنامه تلویزیونی مورد انتقاد قرار گرفته است همچنین این را نشانه استفاده ابزاری از زن دانست و گفت: این سخنان مشابه آن چیزی است که در منابر و سخنرانی های نمازجمعه گفته می شود. حال معلوم نیست با تکذیب اصل خبر آیا خانم مهاجر می توانند یک نمونه دیگر از مصادیق این همه سخنرانی که اشاره کرده اند نام ببرند یا خیر!
دربارهی تحریف سخنان رحیمپور ازغدی
چند برداشت از مردی که این روزها سایتها دست در دست هم تخریبش میکنند….
اولین بار سال ۷۷ شب شهادت امیرالمومنین در تلویزیون دیدمش، جملاتی از امام علی میخواند که خیلی به گوش آشنا نبود، نمیدانستم کیست میگفتند «شیمیاییه!» صحبتهای آن شبش خیلی تکانم داد. بعدها با بدبختی سیدیهایش را پیدا کردم… این حرفها مسیر زندگی من را تغییر داد.
* * * *
حاج حیدر رحیمپور ازغدی، در کتاب «از انجمن پیروان قرآن تا انجمن حجتیه» گفته بود که آن روزها حسن کتابی نوشت «خروش خمینیون»، همه متعجب شده بودند…. میخواست برود جبهه بهش میگفتم برو درست را بخوان میگفت «خون من از خون بچه های امام حسین رنگین تر است؟….»
* * * *
یک جلسه با بچهها رفتیم پیشش گفت «من خیلی قبلتر از شماها برای کارتن خوابی زندان رفتم…» بعد فهمیدیم سال ۶۲ مجروح که میشود از جبهه میآید مشهد یک تعداد از کارتن خوابها را جمع میکند، در خانه سامانشان میدهد بعد میرود نهادهای مسئول، ظاهرا میرود استانداری، راهش نمیدهند، عصا زیر بغل با ضربه عصا در اتاق را باز میکند که صدایش را به مسئولین برساند، یک هفته میفرستندش هواخوری زندان!
* * * *
میگفت صبح آمده بود نهاد، عصبانی! هر چه جلوی پایش میرسید لگد میکرد. بعد رفته بود در اتاق و بلند بلند گریه میکرد. رفتیم آرامش کنیم. در راه دیده بود یک خانم گریه میکند گفته بود «چیزی شده خواهر؟» طرف هم گفته بود «کیفم را زدند پول جمع کرده بودم برای اول مهرِ بچهها لوازم التحریر و لباس بخرم» گفته بود چه قدر؟ ظاهرا گفته بود ۱۵ هزار تومان چند هزار تومان بیشتر داده بود بنده خدا از خوشحالی خندیده بود. گفته بود مگر چی شده. گفته بود «شما کل خرجی ماه ما را دادی!» اعصابش به هم ریخته بود. فردا در کیهان یک مطلب زده بود خیلی آتشین، در مورد نفوذ سرمایهداری در کشور، و نسبت ما با آن آرمانها…. آقا حاشیه مقاله پاراف کرده بودند…
* * * *
آورده بودندش در جمع تعدادی از بچههای خارجی، من هم در جلسه بودم. تقریبا همهی استادهای ایرانی را دیده بودند. با وجود این که شیعه بودند در فضا نبودند، رحیمپور که آمد فضا عوض شد و… گفت صاحبخانه بیرونش کرده و دارد میرود اسباب کشی و گرنه بچهها را مهمان میکرده! بعد از جلسه با او آمدم بیرون دم در، یک جوان جلویش را گرفت، شروع کرد با فحشهای رکیک که من از صبح دارم جان میکنم و … حق من را نمیدهند رفت مودبانه به صاحب کار گفت آقا حق این بنده خدا را بدهید…
* * * *
آقای علامه حکیمی جلسهی سخنرانی را به خاطر حسنآقا کنسل کرد. ضمن این که میگفت «ما با هم مرزبندیهایی داریم اما کسی در کل جهان شیعه مثل رحیمپور نیست!»
* * * *
در نهاد میخواستند بعضی از ماشینهای بدون استفاده را اختصاص بدهند برای رفت و آمد یک سری از مسئولین نهاد که وسیله ندارند؛ گفته بودند دارند برای اینها امکانات تقسیم میکنند. خبر که به او رسیده بود، گفته بود یک عمر پیاده بودم از این به بعد هم همینجور هستم، ماشین مال خودتان!
* * * *
به خاطر پیگیری و بحث از عدالت، رییسجمهور وقت به او گفته بود «بابک زهرایی بازی» در نیار؛ این جا دانشگاه نیست که یک چیزی بگویی بقیه برایت دست بزنند، «مرّوا کراما» موضوع را نشنیده گرفت…
* * * *
خیلی از اساتید یک تیم دارند برایشان تحقیق کنند و از این قبیل کارها، اما حسنآقا خودش به تنهایی امت واحده است، در این بیست و چند سالی که دست به قلم است یک نفره تحقیق کرده، یک نفره نوشته و یک نفره ایستاده است!
* * * *
خیلیها به یک جایی که میرسند دیگر با کلاس میشوند؛ هر موقع پیش حاج حیدر رفتیم حسن آقا هم بود خیلی مودب پیگیری میکرد . متنهای حاج حیدر را دو گروه توزیع میکنند. ما و حسن آقا. ایشان میبرد دانه دانه به مسئولین عالی نظام میداد؛ یک بار به خاتمی داده بود، او گفته بود همه میخواهند یک متن را در کشور بدهند از پایین میدهند بخه بالا میرسد شما از بالا میدهی به پایین میرسه!
* * * *
همه جور کاری میکردند، از سوالهای بی اساس تا روشن کردن زنگ موبایل و همهمه و … محکم ایستاده بود حرفش را میزد. شروع کردند موبایلهایشان را روشن کردند گفت «بذار بزنه خوبه». آن فرد خودش دیگر ادامه نداد…
* * * *
یک گروه معدود از فضلا بودند با تخصص در علوم انسانی. میخواستند تحقیقات کلان راه بیندازند در مورد بومیسازی و دینی کردن حوزههای مختلف علوم انسانی. هیچجا حمایتشان نکرد. خیلیهاشان از این کار منصرف شدند. اما او در جلسه گفت حالا که نمیگذارند تولید کنیم، نقد میکنیم. بیست سال سر این حرفش ایستاد.
* * * *
حسن رحیمپور برای نسل ما با بازخوانی دوباره گفتمان انقلاب، احیای تمدن اسلامی، نهضت نرم افزاری، عدالتخواهی و…. شناخته شده است. زندگی خیلی از بچهها به خاطر حرفهای او تغییر کرده است؛ از عدالت و آزادی تا حقوق زن و عدالتخواهی، تاریخ انقلاب تا وحدت اسلامی و بحثهای تخصصی حوزههای مختلف در آثار رحیمپور هست! اما ظاهرا بعضیها خیلی این مسئله برایشان گران تمام شده است، مخصوصا سخنرانیهای بعد از فتنه حسنآقا، و علیالخصوص سخنرانی جماران رفتارشان را به صورت محسوس تغییر داده است. فقط برای سخنرانی شریعتیاش انجمناسلامی ما یک نمایشگاه زده بودند سراسر توهین و ناسزا… قطعا رحیمپور غیر قابل نقد نیست… اما کسانی که نمیخواهند واقعیت او را ببینند «مرده شور هیکلشان را ببرد».
منبع: تریبون مستضعفین
گفتنی است همه آثار استاد رحیم پور ازغدی در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است.