مرور دوباره حماسه هویزه، مرور روزهای تلخ، اما به یادماندنی است. در دل مقاومت بود که آموختیم، چگونه از خود دفاع نماییم، از آن پس ورق جنگ برگشت. هویزه از آن جهت مظلوم پرونده جنگ است که پیام شهدا آن طور که باید، به اهلش منتقل نشد و هنوز ناگفته هایش بیش از حد تصور است. چرا نباید بدانیم چه بر هویزه گذشت که نتوانستیم حتی شهدا را از چنگ دشمن نجات دهیم؟ مسأله هویزه، مسأله جنگ و گریز نیست؛ مسأله آزمایش و خطا نیست.
از جمله آثار نویسنده میتوان به عقیق، جاده بهشتیان، شب های قدر کربلای پنج، جاده امن هور و ... اشاره کرد.
گزیده کتاب
قسمتی از تقریظ رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) بر این کتاب آورده شده است:
درسی که این خاطره حماسه آمیز و جان گداز می دهد پیام جاودانه ای برای همه ملت ها و نسل هاست. درس مقاومت مردانه انسانهای بزرگی است که اراده پولادین و قدرت والای بشری خود را به اراده الهی متصل ساختند و آگاهانه قدم در میدان فداکاری نهادند و صحنه نبرد با دشمن اسلام را با خون خود رنگین ساختند. بی شک اگر لحظات پرمعنا و پرماجرای هر یک از این شهادت ها ثبت میشد و -چنان که در این یادداشت ها آمده- به چشم می آمد، غنی ترین میراث معنوی برای تاریخ به جا می ماند. افسوس که بدین مهم به قدری که باید همت گماشته نمی شود لذا این نوشته ها را که در نوع خود بسیار کم نظیر است باید قدر دانست.
گزیده متن
برای پنجمین روز متوالی، عبور تانک های ارتش از جاده هویزه-سوسنگرد ادامه داشت. از این جابه جایی ها، بوی حمله می آمد؛ حمله ای که مدت ها در انتظارش بودیم. پس از حمله های پی در پی عراق، شکست و عقب نشینی های مکرر نیروهای خودی و به دنبال آن رکود و سکون ناشی از این اوضاع در منطقه، کم ترین تحرک می توانست بیش ترین دگرگونی را در روحیه افراد پدید بیاورد؛ به همین دلیل برای نیروهایی که در گوش و کنار منطقه پراکنده بودند، شاید هیچ نوایی لطیف تر و روح بخش تر از صدای خشن چرخ های تانک نبود و هیچ منظره ای نمی توانست به قدر گردوغباری که در اثر این تردد در هوا پراکنده می شد، زیبا و دل انگیز باشد. حرکت تانک های لشکر «16 زرهی» در هوای سرد زمستانی چشم ها را به خود معطوف کرده بود. گرچه هنوز اطلاعی از این جا به جایی یگان های ارتش نداشتیم، اما امیدواری ما به عملیات، کنجکاومان می کرد از این موضوع سر در بیاوریم.