loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

خلاصه تفسیر صافی ترجمه الاصفی

ناشر دارالعلم

نویسنده محسن فیض کاشانی

مترجم محمدمسعود عباسی زنجانی

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 1216

موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده notify_me

معرفی کتاب

این تفسیر، یکی از آثار پر ارج و شاخص تفسیری درسده های اخیر است که نقل را با شرح و توضیح کلمات به صورت فشرده آورده است . فیض که در جامعیت و گستردگی دانش و تسلط بر تفسیر و حدیث از عالمان کم نظیر است ، در این کتاب تلاش نموده تفسیری پیراسته از اندیشه های گوناگون عرضه کند و نمونه ای از تفسیرهایی نشان دهد که ضمن بیان آیه با روایت ، مجموعه ای از تفسیرهای بیانی و توصیفی را ارائه داد . او در هدف نگارش چنین تفسیری می نویسد که من تاکنون در میان تفسیرها با همه گستردگی تعداد آنها ، تفسیری پیراسته با بیانی کافی و شافی که تشنگان را سیراب کند و بدور از آرای عوام و برخاسته از احادیث اهل بیت- علیهم السلام- باشد نیافته ام و امیدوارم که این تفسیر ، همانی باشد که انتظار می رود . ( ج 1 ، ص 13 ) .

فیض در سرآغاز تفسیر و دیباچه کتاب، شرحی از ماجرای تألیف کتاب می آورد و از جریان تفسیر نگاری و زمینه های تفاسیر نوشته شده در فرهنگِ اسلامی سخن می گوید . او از بی توجهی به روایات اهل بیت در تفسیر آیه شکایت می کند و می پرسد که چگونه ممکن است کسانی که دانایان به این دانش باشند و در وحی تربیت یافته و آگاه تر از همه کس به کتاب الهی باشند ، باز گفته هایشان درباره قرآن مهجور بماند ، سپس چنین می نویسد : هان ای برادرانی که از من می خواستید که تفسیری بر اساس آنچه از اهل بیت رسیده بنویسم ، آمده ام با کمی بضاعت و کوتاهی دست از این صناعت به اندازه توانایی پیشگام شوم. آنگاه به ضرورت تفسیر و انواع تفسیر نگاری ها اشاره دارد و اعتراض سخت خود را به گونه های تفسیرهای شیعی کتمان نمی کند و یادآوری می نماید که این گونه تفسیرها از کاستیها و ناهنجاریها بدور نیستند .

این گونه تفسیرها یا دارای مشکل هستند و ضرب قرآن به قرآن و تفسیر به رأی کرده و یا برگفته های بیرون از مذهب استناد جسته و یا اتکای به روایاتی کرده اند که یا سرشارند از اخبار ضعیف و یا راویانی ناشناخته دارند و یا روایاتی نامربوط به موضوع را گردآورده اند، و یا بدون تدوین شایسته و ترتیبی نازیبا گرد هم آمده اند و یا اخباری برخلاف عقل هستند . آنگاه شرایط مفسر اثری را بر می شمارد و راههای برون رفت از اخباری که تناقض نما هستند را شرح و هدف نگارش تفسیر را توضیح می دهد و دلایل نامگذاری تفسیر را یادآور می شود و فهرست دوازده گانه مقدمات را در این دیباچه می آورد و ترسیمی کوتاه از مباحث به دست می دهد .

از نکات جالب توجه ، فیض در کتاب صافی تأثیر شدید و نمایانی از تفسیر انوار التنزیل بیضاوی ( م 791 ) دارد . در جایی که روایتی در تفسیر آیه نباشد، در اصل عبارت بیضاوی را نقل می کند و گاه با اندک تغییری آن را می آورد ، بدون آنکه نام وی را ببرد یا در آغاز تفسیر بگوید در این حد من از بیضاوی استفاده کرده ام و شگفت آنکه او مفسران پیشین خود را ملامت می کند : فانها مستندة الی رؤساء العامة ، اما خود بیشترین عبارات توضیحی را از بیضاوی می گیرد ، البته گاه توضیحاتی افزون بر بیضاوی هم دارد و گاه تفسیر او را نمی پسندد و به آن مطالبی می افزاید و اگر نقدی دارد ، با لفظ قیل می آورد و نقد می کند و گاهی عبارت را دگرگون می کند ( به عنوان نمونه ر. ک صافی ، ج 1 ، ص 335 ،که عبارت لا ینفعکم التحریف و الاستتار را به عبارت لا ینفعکم التحریف و الاستسرار تغییر می دهد . ر. ک بیضاوی ، ج 1 / 172 )

منابع فیض در تفسیر بسیار است . از کتابهای تفسیری شیعه گرفته تا کتابهای حدیثی و تاریخی . از کتابهای تفسیری می توان مجمع البیان ، جوامع الجامع ، تفسیر قمی ، عیاشی ، تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، نام برد و درحدیث کتب اربعه ، علل الشرایع ، معانی الاخبار ، توحید، خصال و کمال الدین صدوق و محاسن برقی و احتجاج طبرسی و در باب فضائل و تاریخ ،مناقب شهرآشوب و گاه بدون آنکه نام کتابی را ذکر کند ، از منابع حدیثی اهل سنت نقل روایت می کند و می گوید : «و فی حدیث النبوی»، که روشن است از طریق عامه نقل می کند ، چنانکه این روش را در برخی کتابهای دیگر بکارگرفته و در هنگام نقل احادیث نبوی و ناشناخته این گونه عمل می کند ( به عنوان نمونه کلمات مکنونة را ببینید ) .

تفسیر صافی به دلیل اهمیت و تداول در میان علمایِ اسلامی، دارای نسخه های فراوان می باشد و فیض در تفسیر صافی و در دیگر آثار خود مرتب دست می برده و با تحولاتی که به لحاظ فکری داشته ، اصلاحاتی انجام می داده است. این اصلاحات گاهی به چند بار می رسد ( ر. ک علم الیقین ، ج 1 ، ص 106 از مقدمه بیدارفر ) . از سوی دیگر تفسیر صافی از نخستین تفسیرهایی است که به طبع رسیده است.نخست در تبریز در سال 1269ق در دارالطباعة محمد مهدی تبریزی در دو جلد به چاپ رسیده است، سپس در چاپ دیگری در مطبعۀ محمد تقی تبریزی به خط محمد رحیم همدانی در همان شهر به سال 1272 ق چاپ شده است .دو سال بعد در بمبئی در 2 مجلد به صورت سنگی چاپ می شود و بعدها بر اساس همین طبع در ایران بارها به صورت افست چاپ می شود . البته طبع دیگری با تصحیح علامه ابوالحسن شعرانی در سال 1362 توسط کتابفروشی اسلامیه به نشر یافته است. همچنین مؤسسه اعلمی للمطبوعات ، در سال 1399 ق 1357 ش ، در 5 مجلد در قطع وزیری با مقدمه و تصحیح حسین اعلمی حروف چینی، و در بیروت چاپ و منتشر می شود . همین چاپ در مشهد توسط دارالمرتضی افست می شود ، در سالهای بعدی چاپ های دیگری از تفسیر انجام می گیرد . در ضمن این تفسیر توسط محمدباقر ساعدی خراسانی ترجمه و در تهران توسط انتشارات صفا در سال 1405 ق / 1363 نشر یافته است . ( ر.ک سلطانی فر ، صدیقه و حکیم سیما مریم ، ص 217-218 ) .
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما