ایـن کـتـاب در بـردارنـده هیچ نقدی درباره آرا و اندیشه هایی که سلفیه بدانها شناخته می شوند نیست , همچنان که نه تایید این گروه را در بردارد و نه رد آن را. آنـچه در این کتاب آمده چیزی با اهمیت تر از این است , کتاب این پرسش را مطرح می کند: بدعت نـهادن یک چهارچوب تازه برای یک گروه نوخاسته در متن امت اسلامی واحد, یعنی همان که از آغازین روزهای عصر سلف به نام اهل سنت و جماعت شناخته می شده است چه حکمی دارد؟ بدعت نهادن , این چهارچوب تازه برای این گروه نوخاسته چه حکمی دارد و چه آثاری را در جهان اسلام و در زمینه دعوت اسلامی برجای می نهد؟ و اگر بخواهیم عصر سلف را چراغی فرا راه خود بداریم , آیا در این عصر چیزی خواهیم یافت که بدعت نهادن این لقب برای یک مذهب اسلامی تازه را کـه تـنـهـا حـق را در باورهای خود و باطل را دردیدگاه ها و آرای دیگران خلاصه می کند روا بشمرد.
این اثر از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول: عوامل پیدایش قانون علمی شناخت و آشنایی با مختصری با آن بخش دوم: مصادیق عملی از قانون جامع بخش سوم: سلفیه به عنوان یک مذهب بدعتی است که با پیروی از سلف سازگاری ندارد