کتاب حاضر ترجمه انگلیسی کتاب خط فکه است. کتاب خط فکه یادداشت های سید محمد شکری است. اکنون سید محمد شکری شهید شده است و یادداشت های اوست که منتشر شده و یاد او را زنده نگه می دارد. سید محمد دومین شهید خانواده شکری است قبل از او برادرش سید علی هم شهید شده بود. سید محمد دانشجوی رشته پزشکی بوده، درس را رها می کند و به جبهه می رود و در جبهه آموخته هایش را پیاده می کند و به کار امدادرسانی مجروحین می پردازد. یادداشت های سید محمد شامل: مأموریتش در فاو، رفتن به خط فکه، در مورد گردان عباس و اعصای آن گردان و مأموریت در مهران و جبهه شلمچه می شود. او لحظه به لحظه دقیقه به دقیقه خاطرات خود را حالات خود و رزمندگان را قبل از عملیات و بعد از عملیات، مناجات های خود و همرزمانش، وصیت نامه نوشتن شهیدان قبل از عملیات ها، پرپر شدن شهیدان امداد رسانی اش در جبهه را نوشته است. در آخر کتاب هم وصیت نامه ای که قبل از شهادتش نوشته بود آمده است.
دایره خورشید، گاهی آن قدر خودش را کوچک می کند که می توان آن را در کنج یک دل پیدا کرد و ستاره ها هم، که آویز قلب های مرصّع می شوند. خیلی بودند آدم هایی که پوسته زمین را انداختند و مثل بلدها پا در راه های آسمان گذاشتند و جبهه پر بود از این بلدهای عاشق. این کتاب به نام یکی از همین آسمان رفته هاست. سید محمد شکری، اگر به جنس نوشته های او دست بزنید، آفتاب را در کنج دلش خواهید یافت و ستاره ها را هم.